نام کتاب : اصول فلسفه و روش رئاليسم نویسنده : العلامة الطباطبائي جلد : 3 صفحه : 90
متكلمين را- با طرز عقلانى صحيحى انتقاد كردهاند- و در متن اين مقاله آنچه متكلمين- و ساير طرفداران نظريه- عدم نيازمندى معلول بعلت در بقاء- ابراز داشتهاند بيان و انتقاد شده- و به نظريه فيزيكى دانشمندان جديد نيز اشاره شده- و ثابت شده كه معلول در بقاء نيز محتاج بعلت است- و از ناحيه علتى كسب وجود و كسب ضرورت مىكند- و اين مطالب بعدا در ضمن خود مقاله- تحت عنوان اشكال و پاسخهاى متعدد و مشروحى خواهد آمد- و چون اين مطلب علاوه بر آنچه در ضمن اشكال- و پاسخهاى اين مقاله گفته شده- در مقاله 9 در ضمن بيان اينكه- آيا مناط احتياج بعلت حدوث است يا امكان- مشروحتر خواهد آمد- و در آنجا ناچاريم تمام جوانب و حدود مطلب را ذكر كنيم- براى اجتناب از تكرار از بيان مشروح آن- در اينمقدمه خوددارى مىكنيم- براى فهميدن مدعاى اين مقاله همين طرح اجمالى كافى است
ضرورت بالذات و بالغير
از آنچه قبلا در ضمن بيان منشا ضرورت و امكان گفتيم- و از آنچه در ضمن بيان قانون جبر على و معلولى گفتيم- تا اندازهاى معناى ضرورت بالذات و بالغير روشن شد- ولى براى مزيد توضيح لازم است- اقسام ضرورت و امكان و امتناع را- بحسب آنچه عقل اعتبار كرده است- و مطابق آخرين تحقيقاتى كه در اين زمينه شده بيان كنيم- .
هر يك از اين مواد سهگانه عقلى- بحسب فرض ابتدائى يا بالذات است يا بالغير- ضرورت بالذات- يعنى اينكه موجودى بدون استناد به هيچ علتى موجود بوده- و قائم بالذات باشد- و عدم بر ذات او محال باشد- چنين موجودى را ما واجب الوجود مىخوانيم- .
ضرورت بالغير- يعنى اينكه موجودى در وجودش مستند بغير باشد- و از ناحيه آن غير كه علت وجود او است- وجود و ضرورت وجود كسب كرده باشد- .
امتناع بالذات- يعنى اينكه چيزى بالذات وجود بر او محال باشد- مثل اجتماع نقيضين و صدفه و طفره و غيره- .
امتناع بالغير- يعنى اينكه چيزى بالذات وجود بر او محال نيست- بلكه اگر علت وجود دهندهاى در كار باشد- موجود خواهد شد- لكن چون علتش موجود نيست آن نيز قهرا و جبرا موجود نيست- پس بواسطه نبودن علت آن چيز امتناع وجود پيدا كرده- و چون اين امتناع از ناحيه عدم علت است- آنرا امتناع بالغير مىخوانيم- .
نام کتاب : اصول فلسفه و روش رئاليسم نویسنده : العلامة الطباطبائي جلد : 3 صفحه : 90