نام کتاب : اصول فلسفه و روش رئاليسم نویسنده : العلامة الطباطبائي جلد : 3 صفحه : 172
انتخاب كننده فعل را در انسان ايجاد مىكند- پس انسان فعل را با اراده انتخاب مىكند- ولى در اراده تحت تاثير علتى خارج از خودش است- و اينست معنى امر بين امرين- كه ميان دو قول جبر و تفويض
گفت از باغ خدا بنده خدا مىخورد خرما كه حق كردش عطا پس به بستش سخت آن دم بر درخت مىزدش بر پشت و پهلو چوب سخت گفت آخر از خدا شمى بدار مىكشى اين بى گنه را زار زار گفت كز چوب خدا اين بندهاش مىزند بر پشت ديگر بنده خوش چوب حق و پشت و پهلو آن او من غلام و آلت فرمان او گفت توبه كردم از جبر اى عيار اختيار است اختيار است اختيار
جبر و اختيار و اخلاق
مسئله جبر و اختيار از نظر تربيت و اخلاق- از جنبه خاصى مورد مطالعه قرار مىگيرد- و آن اينكه آيا سجايا و ملكات روحى انسان- قابل تغيير و تبديل هست يا نيست- تمام سيستمهاى اخلاقى- با همه اختلافاتى كه از لحاظ هدف- و وسيله با يكديگر دارند- يك مطلب را بعنوان اصل مسلم پذيرفتهاند- و آن اينكه سجايا و ملكات روحى انسان- قابل تغيير است و ممكن است عادت جاى طبيعت را بگيرد- علماء اخلاق مىگويند- تربيت عبارت است از فن تشكيل عادت- و عادت براى بشر طبيعت ثانيه مىشود- معناى اين جمله اينست- كه ساختمان روحى انسان قابل انعطاف است- و هر حالت جديدى كه بوى بدهند- و مدتى ادامه بدهند- آن حالت جديد صفت راسخه مىشود- در مقابل اين نظريه- نظريه كسانى است كه بسرشت- و طينتهاى غير قابل تغيير قائلند- و اثر اخلاق و تربيت را- در مزاج آن كس كه سرشت نيك ندارد صفر مىدانند- و معتقدند كه تربيت نااهل را- چون گردكان بر گنبد است- به عقيده اين دسته امزجه روحى بشر- عينا مانند طبايع مخصوص نباتات- و جمادات و حيوانات است- و همانطورى كه هرگز شاخ بيد بر ندهد- و نى بوريا شكر ندهد- و زمين شوره سنبل بر نياورد- و آهن بد شمشير نيك نشود- آدم بدسرشت و زشت طينت و بدگوهر نيز- پاك نهاد و پاكيزه نفس نشود- و مصدر اعمال نيك نگردد- و آن كس كه سرشت او را بد آفريدند- تغيير سرشت نخواهد داد- .
گليم بخت كسى را كه بافتند سياه باب زمزم و كوثر سفيد نتوان كرد - مولوى از زبان منكرين انبيا- كه منكر تاثير تربيت و ارشاد بودند
نام کتاب : اصول فلسفه و روش رئاليسم نویسنده : العلامة الطباطبائي جلد : 3 صفحه : 172