نام کتاب : اصول فلسفه و روش رئاليسم نویسنده : العلامة الطباطبائي جلد : 1 صفحه : 35
و گذشته از اين كاوش غريزى براى رفع حوائج زندگى- دست
1-حقايق يعنى مفاهيمى كه در خارج مصداق واقعى دارند- .
2-اعتباريات- يعنى مفاهيمى كه در خارج مصداق واقعى ندارند- لكن عقل براى آنها مصداق اعتبار مىكند- يعنى چيزى را كه مصداق واقعى اين مفاهيم نيست- مصداق فرض مىكند- و بعد از اين در طى يك فصل مستقل- كيفيت پيدايش ادراكات اعتبارى- و اينكه عقل از اعتبار يك رشته مفاهيم ناچار است- گفته خواهد شد- .
و براى آنكه خواننده فى الجمله بتواند- ادراكات حقيقى را از ادركات اعتبارى تميز دهد- مثال سادهاى ذكر مىكنيم- .
مثلا اگر از هزار نفر سرباز يك فوج تشكيل داده شود- هر يك از سربازها يك جزء از اين فوج بشمار ميرود- و خود فوج عبارت است از مجموع نفرات- نسبت هر فرد به مجموع نسبت جزء به كل است- ما هم هر يك از افراد را ادراك مىكنيم- و در باره آنها حكمهاى مختلفى مىنماييم- و هم مجموع آنها را كه فوج ناميدهايم- و در باره آن نيز حكمهاى مخصوصى مىنماييم- .
ادراكات ما نسبت به افراد ادراكات حقيقيه است- زيرا مصداق واقعى خارجى دارد- و اما ادراك ما نسبت بمجموع اعتبارى است- زيرا مجموع مصداق واقعى ندارد- و آنچه واقعيت دارد هر يك از افراد است نه مجموع- .
3-وهميات- يعنى ادراكاتى كه هيچگونه مصداقى در خارج ندارند و باطل محض مىباشند- مثل تصور غول و سيمرغ و شانس و امثال آنها- .
فلسفه سعى مىكند با ميزانهاى دقيق خود- امور حقيقى را از دو دسته ديگر جدا سازد- .
لازم است تذكر داده شود- چيزى كه بسيار دشوار است- و از لغزشگاههاى فلاسفه بشمار ميرود- تميز امور اعتبارى است كه حقيقتنما هستند از حقايق- .
دانشمندان جديد اروپا- كه به نقادى عقل و فهم انسان پرداختهاند- كوشش بسيار كردهاند كه ساختههاى ذهن را- از حقايقى كه واقعيت خارجى دارند جدا سازند- و همين امر سبب انحراف بعضى از آنان شده- و آنها را تا سر حد ايده آليسم -Idealisme سفسطه كشانيده- كه يكباره جميع مفاهيم را صرفا مصنوع ذهن دانستهاند- و بعضى ديگر احيانا- مسلك شك Septisisme را اختيار كردهاند- در فلسفه اسلامى نيز عنايت خاصى- نسبت باين مطلب مبذول شده- و تحقيقات سودمندى براى- تفكيك اعتباريات از حقايق بعمل آمده است-
نام کتاب : اصول فلسفه و روش رئاليسم نویسنده : العلامة الطباطبائي جلد : 1 صفحه : 35