مؤلف در بسي از مباحث خويش به مقدسي حوالت دهد، و اين كتاب از مآخذ وي بود (رك: 72)
(7) تاريخ يميني:-
در آغاز طبقه (10) يميني مذكور افتاده، و اين همان تاريخ العتبي معروف
بتاريخ يميني است، كه در عصر سلطان محمود در غزنه از طرف ابو نصر محمد بن
عبد الجبار العتبي در حدود (415 ه) نگارش يافت. ابو نصر محمد عبد الجبار
در ري بدنيا آمد و در خراسان بمرتبت كمال رسيد، و در انشاي عربي آيتي بود،
و در حضرت سبكتگين با ابو الفتح بستي بشغل كتابت پرداختي، و مدتي هم در
نيشاپور بخدمت شمس المعالي بودي، العتبي تاريخ اليميني را بنام يمين الدوله
سلطان غزنه نبشت، و وقايع سلطنت ابو منصور سبكتگين و سلطان محمود را دران
شرح داد، سبك انشاي العتبي درين كتاب با سلوب ترسل و تسجيع است، و بآنچه
ثعالبي در يتيمة الدهر كرده است ميماند احمد بن علي بن عمر المنيني دمشقي
در سال (1150 ه) بنام الفتح الوهبي و نجاتي بنام بساتين الفضلاء برين كتاب
شروحي نوشتند [1] و ابو شرف ناصح بن ظفر بن سعد منشي جرفا دقاني
(گلپايگاني) در اواخر قرن هفتم هجري (در حدود 603 ه) آنرا بفارسي ترجمه
كرد، اين كتاب بسال (1272 ق) در تهران طبع شد، هكذا يك ترجمه تحت اللفظي
يميني از طرف كرامت علي در قرن 19 مسيحي انجام يافت، كه نسخه آن در موزه
بريتانيا تحت نمره (1888) موجود است، و ترجمههاي تركي هم دارد.
(8) قانون المسعودي:-
در آغاز طبقه (5) مؤلف ما نام اين كتاب را مينويسد، و گويد: بروايت
قانون مسعودي كه ابو معشر منجم كرده است و ازين پديد ميآيد، كه در برخي از
مسايل نجومي قانون مسعودي مرجع مؤلف ما بود، ولي انتساب اين كتاب به ابو
معشر منجم سهو است، زيرا اين كتاب نگاشته و پرداخته ابو ريحان البيروتي
معروف است، و مورخين آنرا به ابو معشر نسبت نه كنند.