و
تا بدين غايت كه تاريخ اين طبقات است، سنه ثمان و خمس و ستمائة از فرزندان
توشي همان يك پادشاه باقيست «حق تعالي سلطان اسلام را در ارتفاع مدارج
شاهي (سالهاي بسيار نامتناهي) باقي داراد [آمين]» [1]الرابع اوكتاي [2] (بن) چنگيزخان اشاره
چون چنگيزخان درگذشت، اوكتاي را به پادشاهي وصيت كرد اگرچه چغتاي [3]
از اوكتاي مهتر بود، اما چغتاي قتال و ظالم بود چون اوكتاي بتخت نشست وصيت
چنگيزخان بجاي آورد، و تمامت خلق تنكت را از زن و مرد بقتل رسانيد، و از
آنجا بطرف تركستان بازگشت، و ممالك تركستان را ضبط كرد، و باطراف خراسان و
عراق و طرف غور و غزنين فوج [4] حشم نامزد گردانيد، و كارهاي مملكت بر
جاده معدلت و حشم داري و رعيتپروري آغاز نهاد، وا [و] كتاي در ذات خود
بغايت كريم، و نيكو خلق (بود) و مسلمان دوست عظيم بود [ه] و در تعظيم و
فراغت اهل اسلام جد تمام مينمود، و در عهد او مسلمانان كه در مملكت او
بودند مرفه الحال و با حرمت بودند [5] و در دور پادشاهي او در جمله
شهرهاي تنكت و طمغاج و تبت و بلاد چنين مساجد (بنا) شد، و جمله قلاع و
حصنهاي زمين مشرق را بجماعت امراء اسلام داد، و امرائي را كه از ايران و
توران برده بودند، در شهرهاي تركستان [و] بالا (و) زمين طمغاج و تنكت ساكن
كرد، و فرمان داد، تا مسلمانان را بلفظ يار و برادر ياد كنند و مغلان را
فرمان داد، تا دختران را به مسلمانان دهند [و] اگر كسي به خطبت [6]
اولاد ايشان، رغبت نمايد، منع نه كنند، و در جمله بلاد مشرق نمازهاء جمعه [7] قايم گشت [8] و مسلمانان دران بلاد ساكن شدند، و قصبات و شهرها (ي
خود
[1] كلمات بين «....» در مب نيست [2] مط و مب: اكتاي [3] اصل: جقتاي [4] مط و مب: افواج [5] مط و مب: ... بود بعهد او مسلماناني كه در ممالك او بودند مرفه الحال
و با حرمت بودند و در تعظيم و فراغت اهل اسلام جد تمام مينمود و در دور
... [6] اصل: بخطيب [7] اصل: جمع [8] مط و مب: شد