و
چون مدتي [1] حفظ و نصرت ايزدي ياريگر آمد، اطراف ممالك مضافات حضرت
دهلي و بداون و اوده و بنارس و سوالك [2]، تمام در ضبط [او] آمد و سلطان
تاج الدين يلدوز، منهزم از پيش لشكر خوارزمشاه بطرف لوهور آمد، ميان او و
سلطان شمس الدين بجهت سرحدها مضايقتي رفت، در تراين ميان هر دو مصاف شد، و
در شهور سنه اثني عشر و ستمائة فتح [3] سلطان شمس الدين را بود، و تاج
الدين يلدوز اسير گشت، و او را بحكم فرمان در دهلي آوردند و بطرف بداون
فرستاد، و همانجا مدفون گشت [4] و بعد از ان در شهور سنه اربع و عشر و
ستمائة با ملك ناصر الدين قباچه مصاف شد، ناصر الدين قباچه منهزم گشت، و
چون حوادث خراسان بسبب ظهور چنگيزخان مغل درافتاد، در شهور سنه تسع عشر [5] و ستمائة جلال الدين خوارزمشاه، از پيش لشكر كفار منهزم بطرف هندوستان
آمد و بسرحدهاي لوهور فتنه خوارزمشاهيان برسيد. سلطان شمس الدين طاب ثراه
از دهلي لشكر بطرف لوهور برد، جلال الدين خوارزمشاه از پيش حشم هند عطف
كرد، و بطرف سند و سيوستان رفت، و سلطان شمس الدين (غازي) عليه الرحمه، بعد
از آن در شهور اثني و عشرين و ستمائة بطرف بلاد لكهنوتي لشكر كشيد، و غياث
الدين عوض خلجي رقبه خدمت در ربقه انقياد آورد و سي زنجير فيل و هشتاد لك
مال بداد، و خطبه [6] بنام مبارك شمسي كرد. و در شهور سنه ثلاث و
عشرين و ستمائة، عزيمت فتح رنتپور [7] كرد و آن قلعه [را كه] در حصانت و
استحكام، در تمام ممالك هندوستان مذكور و مشهور است و در تواريخ اهل هند
چنين آوردهاند: كه هفتاد (و اند) پادشاه بپاي آن قلعه آمد (ه بودند) و هيچ
يك را فتح آن حصار ميسر نشد، بعد از[1] مط: و مدتي [2] اصل: سولك. مط: سوالك. [3] اصل: ستمائة قباجه و سلطان [4] مط: شد [5] متن مط: ثمان عشر. حاشيه. تسع عشر، ايليوت: 615 ه. راورتي 618، فصيحي 617. برخي از نسخ: 620 [6] مط: و سكه [7] اصل: رنتهور. مط: رنتپور. راورتي: رنتپهور. در
متن ترجمه ايليوت رن تهمبور است، كه در بعضي نسخ آنرا رن تمپور، رن تمبور
هم ديده است و بقول ويكولبروك ريشه اين نام را در سنسكريت رنه- تهمبه-
بهره مره، يعني «زنبور ستون جنگ» نشان داده است (ايليوت 2: 321) خوشحال خان
ختك شاعر افغان كه مدتها در عصر اورنگزيب درين حصار زنداني بود. نام آنرا
در اشعار خود رنتبول آورده است.