responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) نویسنده : سراج جوزجانی، منهاج الدین    جلد : 1  صفحه : 198

و تبع و موالي او در هر هفته يك روز بدين موضع آمدندي. چنانچه معهود جوانان باشد، بلعب و تماشا مشغول بودندي، و امير و وزير ميباختند [1] روزي برقرار معهود بيرون آمده بودند. يعقوب بلعب و بازي امير شده بود و (بر) هر كس از موالي و اقربا و برادران خود، اسمي از اركان ملك نهاد. ناگاه امير سجستان، صالح بن نصر [2] از شكار بازگشته بود، با سوار چند معدود، نگاه كرد بران بالا جماعتي ديد، يكي را از خدم فرمود: كه تفحص آن جماعت بكن كه چيست؟
آن فرستاده چون بر سر آن جماعت رسيد، آن حال مشاهده كرده متحير شد. جماعت جوانان استقبال نمودند، و او را بجبر پياده كردند، كه ملك را پياده خدمت بايد كرد. آن فرستاده بضرورت خدمت كرد و بازگشت و حكايت حال با صالح نصر بازگفت. صالح را طبيعت به هزل ميل كرد، گفت:
برويم و نظاره كنيم، كه اين جماعت جوانان چه ميكنند؟ براند و به نزديك ايشان آمد. يعقوب ليث از جاء خود حركت نكرد و بفرمود، امير صالح را بياريد تا خدمت كند، و جوانان بحكم فرمان او استقبال نمودند، و امير صالح را پياده كردند، و بجبر بفرمود تا خدمت كرد. چون روز دولت ايام عمر او بشام انقضا رسيده بود، و صبح دولت صفاريان در طلوع آمده. يعقوب ليث اشارت كرد: كه كار امير صالح ببايد كرد. در حال صالح را هلاك كردند، و در ساعت يعقوب سوار شد، و آن جمع با او سلاح برگرفتند و به عجلت هر چه تمامتر بجانب شهر آمدند، و درون قصر امارت بنشست و آن حادثه چاشتگاه بود، نماز پيشين ملك سجستان تمام بر وي قرار گرفته بود و همگنان او را منقاد شده. و كان امر اللّه مقدورا [3] سر خود ظاهر گردانيد.
پس يعقوب بفرمود: تا خطبه بنام او كردند. و اين حال و فتح او در سنه احدي و خمسين و مائتين بود. پس از آن جايگاه بجانب بست و زاولستان و بلاد داور و غزنين لشكر كشيد و همه را بگرفت، و از آنجا بجانب طخارستان و بلخ آمد
[1] در اصل: و امير وزيري باختند، نيز خوانده ميشود. پ: مانند متن
[2] كذا في الاصل.
تاريخ سيستان: صالح بن النصر. گرديزي: نصر بن صالح. پ: مانند متن. ابن خلكان (ج 2- 463) صالح بن نضر. راورتي: صالح بن نصر.
[3] قرآن، احزاب 38: كان امر اللّه قدرا مقدورا.
نام کتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) نویسنده : سراج جوزجانی، منهاج الدین    جلد : 1  صفحه : 198
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست