نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 9 صفحه : 173
چنان نيست كه شاعر گفت:
فمن يك امسى بالمدينة رحله فانّي و قيّار [1]بها لغريب براى آنكه اين جا«غريبان»بايست،بر استقامت كلام عرب [2]گفت،بر تأويل آنكه:كلّ واحد منّا غريب،و در آيت،«بريئان»نشايد براى آنكه«اللّه» خبر خود دارد،و انّما حذف خبر از جملۀ دوم كردند.و حسن بصرى در شاذ خواند:و رسوله به جرّ على القسم.و چنين گفتند كه:كسى اين آيت مىخواند بر قرائت حسن: أَنَّ اللّٰهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَ رَسُولُهُ ،به جر،اعرابىاى [3]بشنيد،گفت:
اگر خداى از پيغامبرش بيزار است من نيز بيزارم،گمان برد كه«واو»عطف است و جرّ براى آن است كه عطف كرد به مشركين،او را بگرفتند و پيش حاكم وقت بردند،او بگفت كه:من چه [4]شنيدم،او مردم [5]را نهى كرد از اين قرائت موهم شاذّ، و امر كرد ايشان را به آموختن نحو و عربيّت. فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ [گفت:اگر چنان باشد كه توبه كنى شما را كه مشركانى و از كفر بازآيى و رجوع كنى فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ ] [6]شما را به باشد و توبه از كفر به ايمان باشد اگر ايمان آرى به خداى و پيغامبر شما را بهتر بود. وَ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ ؛و اگر برگردى و اعراض نمايى و پشت بر اين كار كنى،بدانى كه شما خداى را عاجز نتوانى كردن [7]و از او فايت نباشى و سابق نشوى او را و از قبضۀ قدرت او بيرون نتوانى شدن. وَ بَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا ؛و تو اى محمّد! بشارت ده و مژده ده [8]كافران را به عذابى أَلِيمٍ مولم.اين جا انذار مىبايد كه بشارت مىفرمايد،جز كه بشارت در جاى انذار بگفته است على ضرب من التّوسّع،بر سبيل تهكّم و سخريّت بر ايشان،يعنى شما اين عبادت اصنام به اميد خير و نفع مىكنى، اكنون بشارت ده ايشان را،و لكن[به جاى] [9]خير و نفع عذاب است تا بدانند كه ازآنجا كه بشارت توقّع مىكنند ايشان را عذاب خواهد آمدن.