نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 8 صفحه : 39
نيست.اگر گويند چگونه گفت اين راه مستقيم است با [1]اختلاف اقوال در او، جواب گوييم:آنچه طريق حق است مختلف نيست اگرچه بر او [2]ادلّه مختلف است همه مؤدّى و مفضى است با حق،و سليم است از مناقصه و فساد،جمله مؤدّى است با ثواب و نجات اعني ادلّه،قوله: قَدْ فَصَّلْنَا الْآيٰاتِ ؛ما آيات مفصّل كرديم و مبيّن و مشروح براى قومى كه تذكّر و تدبّر [3]كنند،و اصل [4]كلمه،يتذكّرون، بوده است«تاء»تفعّل [5]را بدل كردند به«ذال»،آنگه در«ذال»ادغام كردند و تخصيص متذكران براى آن كرد كه ايشان منتفع باشند به آن و اگرچه اين تفصيل آيات براى جملۀ مكلّفان كرد،چنان كه گفت: هُدىً لِلْمُتَّقِينَ [6]،و در آيت دليل است بر بطلان قول اصحاب معارف براى آنكه اگر معارف ضرورى بودى تفصيل آيات براى تذكّر عبث بودى.
در سلام دو قول گفتند:حسن بصرى و سدّى[113-پ]گفتند:سلام نام خداست-جلّ جلاله-فى قوله: اَلسَّلاٰمُ الْمُؤْمِنُ [7]لهم دار اللّه،و قولى دگر آن است كه ايشان راست سراى سلامت از آفات،و اين قول زجّاج،و جبّائى است.و در عِنْدَ رَبِّهِمْ دو قول گفتند:يكى آنكه مضمون است به نزديك خداى تعالى و او در عهدۀ ضمان تا به مستحقّان رسيدن [8]،و دگر آنكه:يعنى [9]در سراى آخرت كه دگر كس را حكم نباشد مگر خداى را-عزّ و جلّ-. وَ هُوَ وَلِيُّهُمْ ؛و او ولىّ ايشان است.در او نيز دو قول گفتند:يكى آنكه متولّى نعمت و ايصال منفعت اوست به ايشان،و دگر آنكه:مراد به«ولىّ»ناصر باشد،يعنى خداى تعالى ناصر ايشان