نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 8 صفحه : 16
نمود كه خداى تعالى عالمتر است به آنكس [1]كه او گمراه شود از راه و [2]عالمتر است به آنان كه ره برند به ره دين او.و معنى«اعلم»در حقتعالى [3]تفضيل باشد در اين صفت بر صفات دگر عالمان براى آنكه قديم تعالى [4]عالم است به ساير معلومات بر هر وجه كه صحيح باشد كه بدانند بلا علّت.و يكى از ما كه چيزى داند از ساير وجوه نداند و از معلومات اندكى داند،پس قديم تعالى [5]اعلم من كلّ عالم باشد.و در حقيقت اين لفظ موضوع از ميان دو ذات باشد كه ايشان حاصل باشند بر صفت عالمى آنگه آن صفت يكى را بيشتر باشد ازآنكه ديگرى [6]را.و نگويند فلان اعلم من فلان الجاهل،براى آنكه اين لفظ دليل اشتراك كند و زيادت.و در موضع«من»دو وجه گفتند:يكى آنكه نصب است به حذف حرف جرّ كه اصل آن بوده است كه «أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ [7]» .بيانش: وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ ،چون حرف جرّ بيفگندند فعل به او رسيد و عمل كرد.و وجهى دگر آنكه محلّ او رفع است به ابتدا.و«من»به معنى«ايّ»است و به معنى استفهام است،و تقدير آن است كه:(ربك اعلم اى الناس يضل عن سبيله)،چنان كه گفت: لِنَعْلَمَ أَيُّ الْحِزْبَيْنِ [8]،و اين قول فرّاء و زجّاج است و گفتند:افعل من كذا عمل نكند در اسم چنان كه اسم فاعل و مصدر كند.و بعضى دگر گفتند:اعلم به معنى يعلم است چنان كه حاتم طائى گفت [9]:
فحالفت طىّ من دونهم [10]حلفا و اللّه اعلم ما كنّا لهم خولا [11] اى يعلم،و قالت الخنساء: