نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 7 صفحه : 289
شيطان اعمال ايشان بياراسته است براى ايشان تا آن محال و باطل بر چشم ايشان مزيّن است،و در آيت دليل است بر بطلان قول مجبّره [1]كه گفتند:كفر بر چشم و دل كافر خداى بياراست،و خداى تعالى گفت:من ايمان بر دل مؤمنان بياراستم في قوله: وَ زَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ [2]،و امّا كفر در دل كافر شيطان آراست و حواله بدو است از شيطان دور كردن و بر خداى تعالى بستن همانا بس نكو نباشد.
آنگه حقتعالى حكايت معاملۀ خود كرد با ايشان [3]،گفت:چون انواع نعمت با ايشان كردم و پيغامبران را با ايشان فرستادم تا ايشان را نعمتهاى من ياد دادند كه ايشان فراموش كرده بودند،ايشان متذكّر نشدند و جز عناد و طغيان نورزيدند.ما بر سبيل استدراج [4]ايشان و تظاهر حجج،نعمت مترادف [5]كرديم بر ايشان و در خيرات و نعمت بر ايشان گشاده كرديم تا شادمانه شدند به آنچه دادند ايشان را.چون معصيت و كفر و عناد بيفزودند،من نعمت بر ايشان بيفزودم [6]استظهار حجّت را [7]تا هيچ عذر و حجّت نماند ايشان را.چون ايشان در نعمت غرق شدند و گمان بردند كه آن را نهايتى نخواهد بودن،ناگاه بگرفتيم ايشان را.
فَإِذٰا هُمْ مُبْلِسُونَ ،اين را«اذا»ى مفاجات خوانند،و مثله قول القائل:فتحت الباب فاذا زيد بالباب،كه نگاه كردى و چون بديدى مبلس شدند.بعضى مفسّران گفتند:يائس شدند و شديد الحسرة،اين قول زجّاج است،بلخىّ گفت:ذليل و خاضع باشد،فرّاء گفت:منقطع الحجّة باشد،مجاهد گفت:ابلاس [8]خاموشى باشد از سر دلتنگى،و قوله: كُلِّ شَيْءٍ ،مراد تكثير است نه عموم،و مثله قوله: وَ أُوتِيَتْ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ [9]يقول القائل:اكلنا عنده كلّ شىء،و رأينا عنده كلّ شىء،و كذا قوله: وَ لَقَدْ أَرَيْنٰاهُ آيٰاتِنٰا كُلَّهٰا [10]،و معلوم است كه خداى تعالى همۀ آيات خود كه در مقدور