نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 7 صفحه : 204
چون بازداشتم بنى اسرائيل را كه جهودان بودند از تو تا ترا نكشند و ايذا نكنند [1].آنگه تو به ايشان آمدى به اداى رسالت با بيّنات و معجزات با كفر و عناد ايشان [2].و روا بود كه منع ايشان به الطافى باشد از قبل او-جلّ جلاله-و روا باشد كه [3]به قهر و غلبه بود [4]،و روا بود كه آن خواست كه چون قصد كشتن او كردند،خداى تعالى شبه او بر يكى از ايشان افگند تا او را به جاى او بياويختند.
آنگه بازنمود كه:چون تو كه عيسى [5]به بنى اسرائيل آمدى با معجزات [6]، كافران ايشان گفتند:نيست اين مرد الا ساحر مبين ،مگر جادوى آشكارا.و اين قرائت كسائي و حمزه و خلف است اين [7]جا،و در اوّل سورۀ يونس و در هود و در سورۀ الصّفّ.ابن كثير و عاصم در سورۀ يونس موافقت كردند ايشان را بر اين قرائت، «هذا»اشارت باشد به عيسى و بر قرائت باقى قرّا كه سحر خواندند اشاره به اظهار آيات و بيّنات و معجزات باشد.
مجاهد روايت كرد از عبيد [8]بن عمير كه:در اين وقت كه خداى تعالى اين نعمتها بر عيسى شمرد،در آنوقت جامۀ پشمين پوشيدى [9]و گياه زمين خوردى،و اگر چيزى بودى او را بدادى و براى فردا ذخيره نكردى و خانهاى نداشت كه انديشه كردى كه ويران [10]شود و نه فرزندى كه[گفتى] [11]بميرد،هركجا شب دريافتى او را آنجا بخفتى.
قوله: وَ إِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوٰارِيِّينَ ،و نيز ياد كن اى محمّد چون من وحى كردم به حواريّان.و اين«وحى»گفتند:الهام است،چنان كه در حقّ نحل گفت:
وَ أَوْحىٰ رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ [12]،و گفتند:به معنى امر است،چنان كه در حقّ مادر