نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 6 صفحه : 114
كرده باشد،و براى آن قطع نكرد و بر مشيّت موقوف كرد تا مكلّفان به گناه مغرى نشوند.
و ضحّاك روايت كند از عبد اللّٰه عبّاس كه او گفت:پيرى به نزديك رسول -عليه السّلام-آمد از عرب و گفت:يا رسولاللّٰه!من مردى ام منهمك در گناه و مسرف،جز كه به خداى شرك نياوردهام [1]تا او را بشناختهام و ايمان آورده،و دون او وليّى [2]و خداوندى نگرفتهام،و آن [3]معصيت كه كردهام نه به دليرى بر خداى كردهام نه بر وجه مكابره كردهام،و طرفة العينى گمان نبردهام كه خداى از من و گرفتن من و عقوبت كردن من عاجز است،و اعتقاد كردهام كه من از خداى نتوانم گريختن.
اكنون پشيمانم و توبه مىكنم و از خداى آمرزش مىخواهم،فما حالى عند اللّٰه،حال من به نزديك خداى تعالى چه باشد؟خداى تعالى اين آيت فرستاد و بازنمود كه:
خداى تعالى نيامرزد آن را كه مشرك بود و بر شرك بميرد،و آنچه فرود [4]شرك است بيامرزد آن را كه خواهد.[و] [5]پيش از اين بيان كرديم وجه استدلال از اين آيت بر آنكه [6]خداى تعالى فاسق را بىتوبه بيامرزد.آنگه گفت:هركه به خداى شرك آرد، فَقَدْ ضَلَّ ضَلاٰلاً بَعِيداً ،او از راه رفته باشد رفتنى دور،براى آنكه از شرك عظيمتر گناهى نيست،و الضّلال الذّهاب عن قصد السّبيل.