چگونه بود چون برسد به ايشان مصيبتى به آنچه در پيش افگند دستهايشان،پس آيند به تو،سوگند مىخورند به خداى،كه ما نخواستيم مگر نيكويى و توفيق.
ايشان آنانند كه داند خداى آنچه در دل ايشان است،بگرد از ايشان [3]و پند ده ايشان را و بگو ايشان را [4]در نفسهاى ايشان سخنى رسيده.
و نفرستاديم ما هيچ پيغامبرى مگر تا طاعتش دارند [5]به فرمان خدا،و اگر ايشان چون بيداد كردند بر خود به تو آمدندى و آمرزش خواستندى از خداى و آمرزش خواستى براى ايشان پيغامبر، يافتندى خداى را توبهپذير و بخشاينده.
نه به خداى تو كه ايمان ندارند تا به حاكم كنند تو را در آنچه خلاف بود ميان ايشان،پس نيابند در خويشتن تنگى از آنچه حكم كرده باشى و بسپارند سپردنى [6].
[1] .اساس،وز،مت،آج،لب،مر،لت:ندارد،از تب افزوده شد.