نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 5 صفحه : 57
و قال الشاعر:
مسوّمين بسيما النّار أنفسهم لا مهتدين و لا فيها براضينا ابن كثير و ابو عمرو و عاصم و يعقوب خواندند بكسر«الواو»،بر آنكه فاعل ايشان باشند،يعنى أنّهم سوّموا أنفسهم و خيولهم بعلامات،ايشان علامتى بر خود كرده بودند.و باقى قرّاء خواندند:«مسوّمين»أى معلّمين،براى آنكه ايشان مفعول باشند.
و قرائت اوّل اختيار ابو حاتم است،و دوم اختيار ابو عبيده.
خلاف كردند در علامت ايشان كه چه بود:عمير بن اسحاق روايت كرد از رسول-عليه السّلام-كه او صحابه را گفت روز بدر كه:خود را علامت [1]بركنى كه فرشتگان علامت كردند خود را به پارهاى پشم [2]سفيد كه بر بالاى ترك و كلاه نهادهاند.
ضحّاك و قتاده گفتند پارهاى پشم [3]رنگين در پيشانى اسپان و دنبال اسپان بسته بودند.مجاهد گفت:علامت ايشان آن بود كه دنبال اسپان و برشهاى ايشان ببريده بودند.ربيع گفت:علامت آن بود[260-پ]كه بر اسپان ابلق بودند،و علىّ بن ابي طالب و عبد اللّه عبّاس گفتند:دستارهاى سپيد داشتند دنبال دراز به ميان كتف فروگذاشته.
عبد اللّه زبير گفت:عمامههاى زرد داشتند.زبير بن المنذر گفت عن جدّه ابي اسيد-و او بدرى بود-و مكفوف [4]شده بود-گفت:اگر مرا چشم درست بودى،من شما را آنجا بردمى و آن شعب كه فرشتگان از او بيرون آمدند با شما نمودمى،كه پندارى در ايشان مىنگرم كه مىآمدند با عمامههاى زرد دنبال دراز فروگذاشته.
عكرمه گفت:بر ايشان سيماى قتال و كارزار بود.سدّى گفت:سيماى مؤمنان بود.
قوله: وَ مٰا جَعَلَهُ اللّٰهُ إِلاّٰ بُشْرىٰ لَكُمْ وَ لِتَطْمَئِنَّ ،هاى ضمير راجع است با مدد يا با وعدۀ مدد خداى تعالى گفت:نكرد خداى تعالى آن مدد را و آن وعدۀ دوم [5]كه داد به مدد إلاّ تا شما را كه به مؤمنانيد بشارتى باشد و دلهاى شما ساكن شود و جزعى و