نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 5 صفحه : 281
در اين باب و شرح و بسط آن در كتب فقه مشروح است،ازآنجا طلب بايد كردن.
غَيْرَ مُضَارٍّ ،نصب او بر حال است،و در معنى او خلاف كردند.بعضى گفتند:
معنى آن است كه إضرار ورثه نكند و اقرار به دينى كه كسى را بر او نباشد.و بعضى دگر گفتند:تجاوز نكند در وصيّت از ثلث. وَصِيَّةً مِنَ اللّٰهِ ،نصب او بر مصدر باشد، وصيّتى است و اندرزى و فرضى از خداى تعالى.
وَ اللّٰهُ عَلِيمٌ حَلِيمٌ ،قتاده گفت:خداى تعالى كاره است مضارّت را هم در حال حيات[297-پ]و هم در حال موت،و نهى كرد از آن در هر دو حال،و خداى تعالى داناست به احوال بندگان و بردبار است،از ايشان تعجيل نكند به عقاب،براى آنكه تعجيل آن كند كه ترسد كه فايت شود.و مورد او مورد تهديد و وعيد است،و در آيت دليل است بر آنكه:فاطمه-عليها السّلام-وارث رسول بود و مستحقّ ميراث او بود في عموم قوله تعالى: يُوصِيكُمُ اللّٰهُ فِي أَوْلاٰدِكُمْ [1]،چه اتّفاق است كه اوّل مخاطب به خطاب قرآن رسول است [2]،و همچنين [3]اوّل مأمور و منهى اوست به اوامر و نواهى قرآن،و في قوله تعالى: وَ إِنْ كٰانَتْ وٰاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ ،و داخل باشد در عموم هر دو آيت،و تخصيص عموم به خبر واحد روا نبود براى آنكه اين معلوم است و آن مظنون،و براى مظنون دست از معلوم بنهدارند.و آنكه دعوى دارند كه رسول -عليه السّلام-گفت:
نحن معاشر الأنبياء لا نورّث ما تركناه صدقة، خبر واحد است اگر تسليم كنيم،و به او تخصيص قرآن نشايد كردن.
قوله: تِلْكَ حُدُودُ اللّٰهِ [4]،اشارت باشد به غايب،و«هذه»اشارت باشد به حاضر.زجّاج گفت:«تلك»در آيت به معنى«هذه»است،يعنى اين حدهاى خداست.
در معنى حدود خلاف كردند.سدّى گفت:حدود شرايط است،أى شرائط اللّه.عبد اللّه عبّاس گفت:طاعة اللّه،و بعضى دگر گفتند:فرائض اللّه،و بعضى دگر گفتند:تفصيل اللّه لفرائضه،اين تفصيلى است كه خداى تعالى داد فرائض خود را،و اين لايقتر است به معنى آيت و اشتقاق لفظ،براى آنكه حدود سراى آن باشد كه