نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 4 صفحه : 242
در لغت [1]چيزى [2]باشد كه اثر آن از سرور و حزن بر بشره پيدا شود،و لكن در عرف در سرور و خبر [3]خير مستعمل است،و در عذاب و محنت استعمالش مجاز بود.و«فا» براى آن آورد كه كلام متضمّن شرط و جز است،و تقديره:من كان كذلك فبشرهم.
أُولٰئِكَ الَّذِينَ حَبِطَتْ أَعْمٰالُهُمْ ،اى بطلت،ايشان آنان باشند كه عمل ايشان باطل بود.و حبط يحبط لغت است،و در شاذ ابو واقد و الجرّاح خواندند:به فتح«با»، و اصل كلمه من الحبط،و آن آن بود كه شتر گياهى بد بخورد [4]شكمش بياماهد [5]از آن و هلاك شود،پس بر مجاز در هلاك و بطلان عمل استعمال كردند،و منه
قول النّبى- عليه السلام: انّ ممّا ينبت الرّبيع ما يقتل حبطا او يلمّ.
و معنى قوله تعالى: فِي الدُّنْيٰا وَ الْآخِرَةِ ،يعنى در دنيا كفر و نفاق ايشان ظاهر كند مردمان را تا ايشان را برآن مدح نكنند،و در آخرت ايشان را برآن ثواب ندهند، براى آنكه نه بر وجه مأمور به كرده [6]باشند. وَ مٰا لَهُمْ مِنْ نٰاصِرِينَ ،و ايشان را در قيامت يارى و شفيعى نبود [7].
أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيباً مِنَ الْكِتٰابِ ،نبينى آنان را كه ايشان را نصيبى دادند از كتاب يعنى جهودان [8].و كتاب«تورات»است،و براى آن گفت كه:
نَصِيباً مِنَ الْكِتٰابِ ،كه علم تورات به تمامى ندانستند. يُدْعَوْنَ إِلىٰ كِتٰابِ اللّٰهِ ، ايشان را با كتاب خداى مىخوانند [9].
در اين«كتاب»خلاف كردند.بعضى مفسران گفتند:قرآن است.جويبر [10]گفت از ضحّاك از عبد اللّه عبّاس كه:خداى تعالى قرآن را به حاكم كرد از [11]ميان رسول-عليه السلام-و از ميان جهودان [12][410-ر]قرآن برايشان حكم كرد،از قرآن عدول[و اعراض] [13]كردند.و قتاده هم اين گفت.