نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 19 صفحه : 169
بلندمرتبه. إِذٰا جٰاءَكَ الْمُؤْمِنٰاتُ ،چون زنان مؤمنات پيش تو آيند به بيعت و تو را بيعت [1]كنند-و اين روز فتح مكّه بود.رسول-صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم-بيعت مردان بستد و از آن فارغ شد،و او بر كوه صفا بود و حضرت اميرالمؤمنين على را -صلوات اللّٰه و سلامه عليه [2]-در ميان[ايشان] [3]سفير بود و زنان را بيعت مىگرفت به فرمان رسول-صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم-[و بيعت او چنان بود زنان را] [4]كه جامه ميان ايشان و رسول افگنده بود،يك سر به دست رسول- يكسر زنان به دست مىگرفتند.هند بنت عتبه زن ابو سفيان [5]پيش رسول-صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم-آمد در ميان زنان متنكّر كه نخواست كه رسول او را بشناسد،و رسول-صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم-بيعت مردان بر اسلام و جهاد ستده [6]بود،چون به بيعت زنان رسيد،گفت:بيعت مىكنيد بر من [7]و من با شما بيعت مىكنم [8]بر آنكه به خداى شرك نياريد و شرطهايى كه در آيت هست مىگفت.هند [9]سر برداشت و گفت:يا رسولاللّٰه با ما تشديدى مىكنى كه با مردان نكردى،چون گفت: وَ لاٰ يَسْرِقْنَ ،چيزى ندزدند،هند [10]گفت:يا رسولاللّٰه ابو سفيان مردى بخيل است و من از مال او چيزكها برگرفتهام [11]،ندانم تا مرا حلال است [12]يا نه؟گفت:از ابو سفيان هرچه برگرفتهاى حلال است تو را.رسول -صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم-او را شناخت،گفت:تو هندى دختر عتبه؟ او گفت:آرى يا رسول اللّٰه،فاعف عمّا سلف عفا اللّٰه عنك،عفو كن از