نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 18 صفحه : 190
-عليه السلام-كه او وفا[82-ر]كرد به عهدهاى خداى تعالى [1]،وفى و أوفى و وفّى ثلاث لغات بمعنى واحد.
أَلاّٰ تَزِرُ [2]وٰازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرىٰ ،«ان»مخفّفه است از ثقيله،التّقدير [3]:انّه لا تزر، و آنچه در آن صحف است آن است كه او به گناهكارى [4]ديگرى را نگيرد،و بار گناه كسى بر كسى [5]ننهد.بعضى مفسّران گفتند:پيش از ابراهيم-عليه السلام- ظلمۀ [6]روزگار را عادت [7]بود كه پدر را به گناه پسر بگرفتندى و برادر را به گناه برادر بكشتندى و خويش را به خويش بگرفتندى،تا خداى تعالى ابراهيم را بفرستاد،و بر او انزال كرد [8]در صحف او كه: أَلاّٰ تَزِرُ وٰازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرىٰ ،ابراهيم -عليه السلام-را وصف كرد به وفّى.
سعيد جبير و حسن و قتاده گفتند:وفّى،أى عمل بما امر به؛با آنچه او را فرمودند قيام كرد و رسالت خداى به خلق گزارد و از عهده [9]تكاليف نبوّت برون [10]آمد و به همه وفا كرد.ربيع گفت:به خواب كه ديد وفا كرد و پسر را قربان كرد.ابو العاليه گفت:اركان اسلام به تمامى به جاى آورد،و ذلك قوله تعالى:
وَ إِذِ ابْتَلىٰ إِبْرٰاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمٰاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ [11]گفت:پيش از او كس نبود كه او را امتحان كردند به دين[و] [12]او سهام [13]و شرايط آن به تمامى به جاى آورد الّا ابراهيم-عليه السلام-.و توفيه و توفي تمام به دادن باشد،قال اللّه تعالى: