نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 17 صفحه : 331
به شما.يا بيشتر و پيشتر [1]به خداى است،آنگه به شما.
و گفتند:يد اللّٰه فى هدايته اياهم فوق ايديهم فى الطاعة،نعمت خداى به هدايت او ايشان را بالاى نعمت ايشان است به طاعت.و اين قول هم متعسف [2]است،چه اين جا نعمت لايق نيست و قرينۀ إِنَّمٰا يُبٰايِعُونَ اللّٰهَ ،رها نمىكند كه آيت را حمل كنند جز برآن معنى كه اول گفته شد.و مراد به بيعت رضوان بود و آن بيعت شجره است و در حديبيه بود.
عمرو بن دينار گفت:از جابر بن عبد اللّٰه انصارى شنيدم كه گفت:روز حديبيه ما هزار و چهارصد مرد بوديم [3]رسول-عليه السلام-ما را گفت:شما امروز بهترين اهل زميناى [4].و جابر گفت:اگر مرا چشم مانده بودى من جاى درخت با شما نمودمى.و هم جابر گفت:ما با رسول-عليه السلام-آنجا بر مرگ بيعت كرديم و بر آنكه بنگريزيم تا بمردن.و از ما [5]آن بيعت بنشكافت الا جد [6]بن قيس كه او منافق بود و زير شتر پنهان شد و با[ما] [7]نيامد.
فَمَنْ نَكَثَ ،گفت:هركه عهد بشكافت [8]، فَإِنَّمٰا يَنْكُثُ عَلىٰ نَفْسِهِ [292-ر]بر حقيقت بر خويشتن بشكافته باشد [9]،يعنى زيان و وبال آن با او گردد [10].و خداى و پيغامبر را از آن هيچ زيان نباشد [11]. وَ مَنْ أَوْفىٰ بِمٰا عٰاهَدَ عَلَيْهُ اللّٰهَ ،و هركه وفا كند به آنچه با خداى عهد كرده باشد فَسَيُؤْتِيهِ [12]أَجْراً عَظِيماً ،ما او را مزدى دهيم بزرگوار و ثوابى عظيم.
كوفيان،«فسيؤتيه»خواندند به«يا»خبرا عن الغائب و باقى به نون على [13]اللّٰه تعالى عن نفسه.آنگه حقتعالى رسول را از غيب آن خبر داد كه گروهى كه از تو بازماندند و تخلف [14]كردند،فردا كه تو ايشان را ملامت كنى چه خواهند گفتن و چه تعلل
[1] .لا:بلكه بيشتر به خداست،گا،آد:يا بيشتر به خداست.