نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 17 صفحه : 183
معجزات، قٰالَ قَدْ جِئْتُكُمْ بِالْحِكْمَةِ [216-ر]،گفت:من آمدهام با نبوت [1]، وَ لِأُبَيِّنَ لَكُمْ ،و تا بيان كنم شما را بعضى آنچه شما در آن خلاف مىكنى [2]از احكام تورات. فَاتَّقُوا اللّٰهَ وَ أَطِيعُونِ ،از خداى بترسى و طاعت من داراى در آنچه شما را مىفرمايم،چه آن از فرمان خداى است.
[ إِنَّ اللّٰهَ هُوَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ ،و [3]خداى است كه خداى من و خداى شماست] [4]و خالق و آفريدگار و پروردگار ماست. فَاعْبُدُوهُ ،او را پرستى،كه اين راهى است راست.
فَاخْتَلَفَ الْأَحْزٰابُ مِنْ بَيْنِهِمْ ،خلاف كردند جماعات [5]از [6]ميان ايشان يعنى، جهودان و ترسايان. فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ عَذٰابِ يَوْمٍ أَلِيمٍ ،و اى آنان كه كافر شدند و ظلم كردند از عذاب روزى مولم،به دردآرنده.و تفسير مثل اين آيت [7]رفته است در سورت مريم-عليها السلام.
آنگه گفت: هَلْ يَنْظُرُونَ إِلاَّ السّٰاعَةَ ،انتظار نمىكنند [8]اين كافران؟و از اقسام [نظر] [9]يكى انتظار است.و در قرآن نظر به معنى انتظار بسيار است.الا قيامت را.
أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً ،كه به ايشان [10]آيد ناگاه.و نصب او بر حال بود،اى،باغتة،مصدرى بود در جاى حال.و شايد«تا»مصدرى بود،لا من لفظ الفعل.و التقدير:ان تباغتهم بغتة. وَ هُمْ ،«واو»حال راست.و ايشان ندانند و غافل باشند و بىخبر از آن.