عبد اللّٰه عباس گفت:سبب نزول آيت آن بود كه،چون رسول-عليه السلام-به مدينه آمد،مالى نداشت و او را حقوقى و احوالى در پيش مىآمد كه او را به مال حاجت مىبود.انصاريان گفتند:اين مرد خويش ماست و در اين شهر غريب است و او را نوايى و حقوقى پيش آمد [2]،و او را وسع آن نيست كه به آن قيام نمايد،و خداى ما را بر دست او هدايت داد،اگر براى او مالى جمع كنيم همانا روا باشد.برفتند و رسول را بگفتند.خداى تعالى اين آيت فرستاد: قُلْ لاٰ أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبىٰ .
قتاده گفت:سبب نزول آيت آن بود كه،اهل مكه گفتند:گويى [3]محمد بر اين اداى رسالت كه مىكند مزدى طمع دارد [4].خداى تعالى اين آيت فرستاد،و اين لايقتر است براى آنكه سورت مكى است.
اكنون در معنى آيت خلاف كردند:حسن بصرى گفت،معنى آيت آن است كه رسول گفت:من بر اداى رسالت و بيان شريعت از شما مزدى نمىخواهم،الا التودد الى اللّٰه و التقرب اليه بطاعته،الا آنكه تقرب كنى به خداى تعالى به طاعت او و [5]خويشتن دوست داشته گردانى به عمل صالح نزديك او.و اين،قولى است بعيد و از ظاهر و فحوا [6]دور،و اين معنى از اين الفاظ استخراج نتوان كردن[184-ر].
طاوس و شعبى گفتند [7]كه:هيچ بطن از بطون قريش[نبود] [8]و الا با رسول خويشى داشتند.رسول-عليه السلام-گفت:من از شما هيچ توقع نمىدارم و نمىكنم [9]جز آنكه مرا دوست دارى براى قرابتى و خويشى كه هست ميان ما.و اين هم متعسف [10]و خلاف ظاهر است،چه اگر چنين بودى،الا المودة للقربى، بايستى،به«لام».
عبد اللّٰه عباس و سعيد جبير و عمرو بن شعيب و ابو جعفر و ابو عبد اللّٰه-عليهما