نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 14 صفحه : 219
وَ قٰالَ الَّذِينَ كَفَرُوا ،آنگه حكايت كرد از كافران كه،ايشان از وجهى دگر طعنه زدند در قرآن،گفت گفتند كافران:چرا اين قرآن بر محمّد به يك جمله فرونفرستادند ،مفرّق [1]كردند آيت آيت سورت سورت؟چرا چنان نكردند كه تورات و انجيل بهيكبار [2]فروفرستادند [3]؟ از اين سؤال بعضى علما جواب اين گفتند:براى آنكه كتابها بهيكبار نوشته بر پيغامبرانى خواننده فرستادند،و اين كتاب بر [4]پيغامبرى امّى فروفرستادند نانويسنده، براى[اين] [5]آيت آيت فرستادند.
بعضى دگر گفتند:در او ناسخ و منسوخ خواست بودن،بهيكبار نشايست فرستادن،چنان كردند كه چون ناسخ در آمد حكم منسوخ برداشت.
و جواب درست از اين آن است كه [6]:مصلحت در باب انزال قرآن معتبر است، چون مصلحت در تفريق بود بهيكبار نشايست فرستادن،و حقتعالى اشارت به اين معنى فرمود في قوله: كَذٰلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤٰادَكَ ،همچنين تا دل تو به آن بر جايگاه داريم،و اين معنى لطف است.و گفتند:معنى آن است تا بر تو آسان بود حفظ و ياد گرفتن آن. وَ رَتَّلْنٰاهُ تَرْتِيلاً ،و ما آن را مرتّل كرديم.عبد اللّه عبّاس گفت:يعنى مبيّن كرديم آن را.نخعى و حسن [7]گفتند:مفرّق كرديم [8]آن را به بيست و سه سال فروفرستاديم .ابن زيد گفت:يعنى مفسّر كرديم آن را.و«ترتيل»گشاده و هويدا خواندن باشد،من قولهم:ثغر مرتّل،اى مفلّج،قال اللّه تعالى: وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلاً [9]، و اصل او تبيين باشد.
وَ لاٰ يَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ ،آنگه گفت:اين كافران مثلى [10]نيارند به تو و مثلى نزنند تا كار تو به آن باطل كنند يا وهنى در او پديد آرند،الّا و ما حقّى بياريم كه آن مثل ايشان را باطل كند بر نيكوتر تفسيرى و بيانى.