نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 10 صفحه : 283
[1]
و اى قوم [2]!اين شتر خداى است،شما را معجزى، رها كنيد او را تا مىخورد [3]در زمين خداى،و مرسانيد او را به بدى كه بگيرد شما را عذابى نزديك.
پى بكردند او را گفت:برخوردارى گيريد [4]در سرايهاتان سه روز كه آن وعدهاى است نه دروغ.
چون آمد فرمان ما،برهانيديم صالح را و آنان را كه ايمان آوردند با او به بخشايشى از ما و از هلاك آن روز كه خداى تو اوست،توانا و عزيز است.
[182-پ]
و بگرفت آنان را كه ستم كردند بانگ،در روز آمدند در سرايهاشان ايستاده.
پندارى [5]كه نبودند در آنجا،بهدرستى كه ثمود كافر شدند در خدايشان،هلاك باد ثمود را.
قوله:[تعالى] [6]وَ إِلىٰ عٰادٍ ،تقدير آن است كه:و كذلك ارسلنا الى عاد،عطفا على قوله: أَرْسَلْنٰا نُوحاً إِلىٰ... [7]،قوله:«الى»،تعلّق دارد بدين فعل محذوف،و هُوداً هم بدين [8]فعل منصوب [9]است،و قوله: أَخٰاهُمْ،يعنى اخوّت نسب نه اخوّت دين، براى آنكه از يك قبيله بودند و خويشان بودند،چنان كه رسول-عليه السّلام-از قريش [10]بود و او را بديشان فرستادند.او چون بديشان آمد گفت:يا قوم!خداى را