نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 10 صفحه : 28
و مزكيا.و اگر بها در آيت نبودى،محلّ او رفع [1]بودى بر صفت صدقه،اى:صدقة مطهرة مزكية،و لكن بها ضمير صدقه است نشايد [2]تا فعل او بود و جواب نيست تا محلّ او جزم باشد،و مثله قوله تعالى: فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا، يَرِثُنِي [3]...،به رفع،و مثله قول الشّاعر:
متى تأته تعشو [4]الى ضوء ناره تجد خير نار عندها خير موقد اى:متى تأته عاشيا.و مسلمة بن محارب [5]در شاذّ خواند:تطهّرهم و تزكهم به جزم به جواب امر،و گفتهاند:معنى آن است كه:تصلحهم،كه ايشان را به آن باصلاح آرى.و گفتند:[112-ر]ترفع منازلهم،منزلت ايشان رفيع بكنى از منازل منافقان، وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ ،دعا كن ايشان را،و الصّلاة فى اللغة الدعاء،كقول الاعشى:
قول النّبى-عليه السلام: اذا دعي احدكم الى طعام [7]فليجب فان كان مفطرا فليأكل و ان كان صائما فليصل [8]، اى:فليدع له،گفت:چون يكى را از شما دعوت كنند با طعام [9]،بايد تا اجابت كند [10]،اگر روزهدار نباشد طعام بخورد،و اگر روزهدار باشد دعا كند آنكس را، إِنَّ صَلاٰتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ ،كوفيان خواندند:
صلاتك بر واحد،و باقى قرّاء خواندند:انّ صلواتك بر جمع سلامت و كسر«تا».در قرائت اول به نصب«تا».ابو عبيد اختيار وحدان [11]كرد و گفت:صلاة اگرچه واحد است از جمع سلامت بيش باشد.براى آنكه جنس است و مصدر است،و مصدر بر جمع افتد،نبينى كه خداى تعالى جملۀ مكلّفان عالم را به لفظ واحد نماز
[1] .كذا:در اساس و همۀ نسخه بدلها و چاپ مرحوم شعرانى،براساس قواعد نحوى محلّى از اعراب دارد و محل آن تابع موصوفش است،بنابراين محل«تطهرهم»نصب است گرچه لفظ آن مرفوع مىباشد.