responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح    جلد : 10  صفحه : 256

خداى-عزّ و جلّ-و قيل:معناه استقاموا لربّهم من الخبت،و هو الارض المطمئنّ المستوى [1].و گفته‌اند:اخبات،استقامت باشد،و گفته‌اند:انابت باشد،با خداى گريزند،اين قول عبد اللّه عبّاس است.مجاهد گفت:اطمأنّوا اليه،با خداى ساكن شوند و آرام ايشان به ذكر خداى باشد.قتاده گفت:خشعوا الى ربّهم،مذلّت و خوارى نمايند خداى را. أُولٰئِكَ أَصْحٰابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهٰا خٰالِدُونَ ،ايشان اهل بهشت‌اند و ايشان آنجا هميشه باشند.

آنگه گفت: مَثَلُ الْفَرِيقَيْنِ ،مثل اين دو گروه يعنى كافر و مسلمان،چون مثل [دو كس است] [2]:يكى نابينا و يكى بينا،و يكى شنوا و يكى ناشنوا،راست باشد [3]با يكديگر!صورت،استفهام است و مراد تقرير و جحد،يعنى راست نباشد [4]،يعنى مؤمن و كافر در حسن حال و سوء حال با بينا [5]و نابينا مانند،كافر از روى مثل چون كور و كر است،و مؤمن چون بينا و شنوا،كه اين را حاسّه باشد كه به آن منتفع باشد، و آن ديگر حاسّه ندارد.و مثل،قولى باشد ساير كه در وى تشبيه بود حال اوّل را به حال دويم [6]،و امثال به صورت خود بايد كه باشد،چنان كه تحسبها حمقاء و هى باخس،و نگفت هى باخسة،و اگر اين مثل در حق مردى گويى،همچنين بايد گفتن،و كذلك قولهم:

لو ذات سوار لطمتني اگر بر مذكّر [7]رانى اين مثل،هم اين [8]لفظ بايد گفتن.و عمى و صمم [9]،عبارت باشد از فساد حاسّۀ بصر و حاسّۀ سمع،و به نزديك ما معنى نيست،و اشعرى گفت:

دو [10]معنى است از قبيل ادراك.آنگه بر سبيل تشبيه [11]و تذكير و تقريع و ملامت گفت: أَ فَلاٰ تَذَكَّرُونَ ،خود هيچ انديشه نكنى!


[1] .كذا:در اساس و همۀ نسخه بدلها و چاپ شعرانى به صيغۀ مذكّر.

[2] .اساس:ندارد،به قياس با نسخۀ آو،افزوده شد.

[3] .همۀ نسخه بدلها:باشند.

[4] .همۀ نسخه بدلها:نباشند.

[5] .آو:وا بينا.

[6] .همۀ نسخه بدلها:دوم.

[7] .همۀ نسخه بدلها:مذكّرى.

[8] .همۀ نسخه بدلها:به اين.

[9] .آز:صم.

[10] .مل:در او.

[11] .همۀ نسخه بدلها:تنبيه.

نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح    جلد : 10  صفحه : 256
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست