نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 1 صفحه : 317
تعال فان عاهدتني لا تخونني نكن مثل من يا ذئب يصطحبان و به نزديك اصحاب عموم موضوع است عموم را چون شرط باشد يا استفهام،و به نزديك ما صالح بود عموم [1]و خصوص را.
وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ،يعنى روز قيامت،و به آن اين روز را روز بازپسين خواند كه از پس آن دگر شب نباشد تا روزى دگر بود از پس او. وَ عَمِلَ صٰالِحاً ،و عمل نيكو كند از اداى واجبات و سنن و اجتناب قبايح. فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ ،«فا»براى جواب شرط آمد،اگر گويند:خبر«انّ»كجاست؟و جزاى شرط كدام است؟ جواب آن است كه:«فلهم اجرهم»،جملهاى است از مبتدا و خبر،هم در محلّ خبر «انّ»،و هم در محلّ جزاى شرط.و مَنْ آمَنَ [94-پ]كه شرط است مبتداى دوم است،وزن [2]اين از كلام چنين بود:انّ الّذين دخلوا داري من سلّم علىّ فله درهم، براى مشابهتى كه مبتدا و خبر را به شرط و جزا هست،جواب هر دو به جمله بازآيد، و وجه مشابهت [3]است كه هيچ دو مستقلّ نيستند،مبتدا بىخبر نباشد و شرط بىجزا، و اين مسئله پيش از اين مشروحتر گفته شده است.
وَ لاٰ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاٰ هُمْ يَحْزَنُونَ ،گفتهاند معنى آن است كه:ترسى نيست برايشان در آنچه از پيش فرستادهاند،و نه اندوهى در آنچه بازگذاشتهاند،و قيل:
لاٰ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ من الخلود فى النّار، وَ لاٰ هُمْ يَحْزَنُونَ من قطيعة الملك الجبّار،و قيل: لاٰ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ ،فى الكبائر فانّي اغفرها، وَ لاٰ هُمْ يَحْزَنُونَ من الصّغائر فانّي اكفّرها،و قيل: لاٰ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ فيما تعاطوها من الاجرام، وَ لاٰ هُمْ يَحْزَنُونَ فيما اقترفوها من الآثام لما سبق لهم من الايمان و الاسلام،ايشان را از كباير خوف نباشد و نه از صغاير اندوه،چه اين مكفّر كنم،و آن مستتر.