نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 1 صفحه : 157
كوههاى كوچك.آن فريشتگانى كه آنجا موكّل بودند،ايشان را گفت:اين چيست؟گفتند:اين عروق زمين است،چون خداى تعالى خواهد تا زمينى [1]بجنباند، امر كند به ما،تا عرق [2]آن زمين بجنبانيم.زلزلۀ زمين ازآنجا مىباشد-و اللّه اعلم.
پس [3]از ايشان پرسيد [4]كه:بعضى از عظمت مخلوقات خداى مرا بگوييد.
گفتند:عظمت خداى را اندازه نيست،و لكن از وراى ما زمينى است پانصدساله راه،همه از برف كه از سرما بعضى بعضى را مىشكند.اگر نه آنستى [5]،ما از گرماى دوزخ بسوختمانى [6].گفت [7]:دگر بگوى.مرا گفتند:جبريل-عليه السّلام- در [8]پيش[39-ر]عرش خدا ايستاده است،از ترس خداى مىلرزد از هر رعدهاى كه او را مىباشد.خداى تعالى،صدهزار فريشته مىآفريند تا صفّ مىكشند در پيش عرش،سر در پيش افگنده،خاموش،دستورى نيست ايشان را كه سخن گويند.چون دستورى دهند ايشان را به سخن گفتن،زبان بر گشايند و گويند:لا اله الّا اللّه، و ذلك قوله تعالى: يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَ الْمَلاٰئِكَةُ صَفًّا لاٰ يَتَكَلَّمُونَ إِلاّٰ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمٰنُ وَ قٰالَ صَوٰاباً [9]،يعنى لاالهالاّاللّه.
انس مالك روايت كند كه:چون خداى تعالى كوهها بيافريد،فريشتگان از سختى و عظم كوهها تعجّب نمودند،گفتند:بار خدايا!از اين سختتر و عظيمتر هيچ آفريدهاى؟گفت:بلى!آهن،كه غالب است سنگ را.گفتند:بار خدايا!از آهن سختتر [10]هيچ آفريدهاى؟گفت:بلى!آتش كه غالب است آهن را.گفتند:بار خدايا!از آتش عظيمتر هيچ آفريدهاى؟گفت:بلى!آب كه غالب است آتش را.
گفتند:بار خدايا!از آب عظيمتر هيچ آفريدهاى!گفت:بلى!خاك كه غالب است آب را.گفتند:بار خدايا!از خاك هيچ عظيمتر آفريدهاى؟گفت [11].باد كه