responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : حق اليقين نویسنده : علامه مجلسى    جلد : 2  صفحه : 621

سخن بسيار است و اين رساله جاى ذكر آنها نيست.

مطلب هفتم در بيان وجوب قبول توبه است‌

بدان كه خلافى نيست ميان علماى اسلام در آنكه ساقط ميشود عقاب بتوبه و خلاف است در آنكه آيا عقلا بر خدا واجب است حتى آنكه اگر بعد از توبه عقاب كند ظلم كرده خواهد بود يا آنكه تفضلى است كه حقتعالى بكرم خود عطا كرده است و رحمتى است كه نسبت بهمه عباد يا نسبت باين امت كرده است و الحال بمقتضاى وعده بر حقتعالى واجب است كه عمل بوعده خود بفرمايد معتزله باول قائل شده‌اند و اشاعره بثانى قائلند و شيخ طوسى و شيخ طبرسى و علامه حلى و اكثر متكلمين اماميه بقول ثانى قائل شده‌اند و خواجه نصير در تجريد در اين باب توقف كرده است و جزم باحد طرفين نكرده است و حق آنست كه قبول توبه عقلا مطلقا واجب نيست و محض فضل خداست بر اين امت كه بمحض ندامت و عزم بر عدم عود گناهان تمام عمر را بيامرزد و در امم سابقه نيز چنين نبوده چنانكه در عبادت عجل تا چندين هزار كس از بنى اسرائيل كشته نشدند توبه ايشان مقبول نشد و نقل كرده‌اند كه تا عضوى را بآن گناه كرده‌اند نميبريدند توبه ايشان مقبول نميشد و در صحيفه كامله حضرت سيد الساجدين ميفرمايد كه حمد ميكنم خداوندى را كه دلالت كرد ما را بر توبه كه نميشماريم آن را مگر از فضل او و اگر نشماريم از فضل‌هاى او مگر اين توبه را هرآينه نعمت او نزد ما نيكو خواهد بود و احسان او بسوى ما جليل خواهد بود و فضل او بر ما بزرگ خواهد بود چنين نبود سنت و طريقه خدا در توبه از براى آنها كه پيش از ما بودند و باز در دعاى ديگر فرموده است يا الهى اگر بگريم بسوى تو تا بيفتد پلك‌هاى چشم‌هاى من و آن قدر فغان و ناله كنم كه صدايم قطع شود و بايستم بعبادت تا پاره پاره شود پاهايم و ركوع كنم از براى تو تا فقرات پشتم از هم جدا شود و سجده كنم از براى تو تا حدقه‌هاى چشم من بتركد و خاك زمين را بخورم در طول عمر جود و آب خاكستر بياشامم تا آخر روزگار خود و تو را ياد كنم در خلال اين احوال تا زبانم مانده شود پس نظر خود را بلند نكنم بسوى آفاق آسمان از شرم تو مستوجب نشوم باين اعمال محو يك گناه از گناهان خود را و اگر خواهى آمرزيد مرا در وقتى كه مستوجب مغفرت تو شوم و عفو خواهى كرد از من در هنگامى كه مستحق عفو تو گردم پس اين هرگز واجب نخواهد شد از براى من باستحقاق و نه من اهل آن خواهم شد بر سبيل وجوب زيرا كه جزاى من در اول معصيتى كه ترا كردم آتش جهنم بود و اين مضامين در ادعيه و اخبار بيشمار است‌

مطلب هشتم در بيان امورى است كه حقتعالى بر آنها مؤاخذه نميفرمايد و وعده عفو از آنها فرموده و آن چند چيز است‌

نام کتاب : حق اليقين نویسنده : علامه مجلسى    جلد : 2  صفحه : 621
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست