responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روضة الشهداء نویسنده : کاشفی، ملا حسین    جلد : 1  صفحه : 425

آمد اين كلمه بگفت و جان به جانان تسليم كرد.

امام حسين «عليه السلام» او را بر اسب عقاب بسته به در خيمه آورد و مادر و خواهرانش زارى در گرفتند و براى وى مرثيه‌ها مى‌خواندند چنانچه قبل ازين سمت ذكر يافت. دريغا! كه هلال نورگستر آسمان ولايت كه از افق امامت و هدايت طلوع يافته بود هنوز بر مدارج معارج كمال بدريّت، مرتقى و مشتعل ناگشته به حجاب غروب و نقاب افول محتجب و مختفى گشت، و نهال طوبى مثال بوستان كرامت كه بر كنار جويبار فتوّت و شهامت نشو و نما پذيرفته بود، پيش از اظهار أزهار فضائل و أثمار معالى به صرصر أجل از پاى درآمد.

تا دامن آن تازه گل از دست برون شد چون غنچۀ دلم ته به ته آغشته به خون شد
سوزش اين درد غمزده‌اى داند، كه به واقعۀ غم اندوز مهاجرت فرزندى سوخته باشد و خراشش اين زخم را مصيبت رسيده‌اى شناسد، كه به حادثۀ جگرسوز مفارقت دلبندى مبتلا گشته بود.

هلاك جان من آن پير داند كه روزى از جوانى دور ماندست
القصّه چون امام حسين «عليه السلام» ديد كه از هيچ طرف يارى و مددكارى روى نمى‌نمايد و از هيچ جانب آواز غمگسارى و هوادارى نمى‌آيد و مخدّرات حجرات عصمت و طهارت خروش برآوردند و فغان و شيون آغاز كردند آن حضرت فرمود، كه اى پردگيان حرم نبوّت! و اى پرورش يافتگان در تتق عفّت و فتوّت خاموش باشيد. تا دشمنان شماتت نكنند و صبر و شكيبائى را شعار و دثار خود سازيد، كه در بلا جزع كردن موجب محرومى از ثواب است و ثواب صابران نزديك حق سبحانه و تعالى بيرون از سر حد حساب و زبان نياز فراق‌زدگان اهل بيت فحواى اين سخن أدا مى‌كرد.

دل ندارد طاقت بار فراق اين دلست اى شاه، سنگ خاره نيست
و ناطقۀ حال امام در جواب مى‌فرمود كه راست مى‌گوئيد.

صبر كردن در فراق چون منى سخت دشوار است اما چاره نيست
پس دختر خود سكينه را بنواخت و خواهران را گفت سكينۀ من امروز يتيم خواهد

نام کتاب : روضة الشهداء نویسنده : کاشفی، ملا حسین    جلد : 1  صفحه : 425
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست