نام کتاب : روضة الشهداء نویسنده : کاشفی، ملا حسین جلد : 1 صفحه : 368
دماغش ز گرمى درآمد بجوش برآورد چون رعد غرّان خروش روى به ميدان نهاده، مرغ تيرپران را از قفس جعبه آزاد كرد و گوهر تيغ برّان را از معدن نيام، بيرون آورد و روى هوا را از بخار حرارت هيجا، زنگارى، و صحن زمين را از كثرت خون اعدا، گلنارى ساخت. بعد از كشتن بسيار و كوشش بىشمار نامردى، بر وى تاخت، و بنياد حياتش را به شمشير قاطع برانداخت.
11. شهادت عمرو بن عبد اللّه:
ابو المؤيّد آورده كه: بعد از عمرو بن عبد اللّه مذحجى به ميدان درآمد و در درياى هيجا غوطه خورده، تيغى چون نيش نهنگ تيز چنگ از نيام بركشيد و خود را با سمند باد بادرفتار، چون سمندر به ميان آتش كارزار رسانيد.
سيم سيما تيغ او بر سنگ اگر كردى گذر همچو سيماب از نهيبش، سنگ گشتى بىقرار آغاز جنگ كرد و ساحت زمين وسيع را بر دشمنان تنگ ساخت. صفحۀ تيغ يمانى را به خون دليران رنگ نمود و عاقبت از ضربۀ أعدا مرغ روح پاكش، از محبس خاك به آشيانه افلاك آهنگ فرمود «رضوان اللّه عليه» .
12. شهادت حماد بن انس:
بعد از آن حمّاد بن أنس به ميدان درآمده، اسب مىتاخت و لواى نصرت برمىافراخت و به تيغ مبارزت سر دشمن از تن جدا مىساخت و آن را به چوگان نصرت چون گوى مىباخت و بناى صبر و قرار از دل اشرار بر مىانداخت عاقبت خدنگ اجل ديده املش بر بست و با دلى شادان و جانى به محبت آبادان، به شهيدان راه حق پيوست.
هر لحظه باد مىبرد از بوستان گلى آشفته مىكند دل مسكين بلبلى
13. شهادت وقّاص بن مالك:
بعد از او وقّاص بن مالك:
تيز كرد اسب را چو بحر خفيف كلّ شىء من الظريف طريف هنوز دوازده تن را زياده نكشته بود، كه ناحفاظى بر وى تاخت، و به طعن نيزهاش بر خاك مذلّت انداخت. فراش قدرت سايبان عزت وى را در عرصۀ جنان برافراخت. و ساقى
نام کتاب : روضة الشهداء نویسنده : کاشفی، ملا حسین جلد : 1 صفحه : 368