responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روضة الشهداء نویسنده : کاشفی، ملا حسین    جلد : 1  صفحه : 367

9. شهادت عمرو بن خالد و پسرش:

راوى گويد كه بعد از شهادت وهب كلبى، عمرو بن خالد أزدى بيرون آمد مرد بلند بالاى زيبا لقا بر مركب تازى نشسته، بر گستوان منقّش بر ران مركب كشيد و دستى سلاح ملوكانه پوشيده از تيغ آتش بار آبروى مردان مى‌ربود. و از شمشير گوهردار مردانگى ظاهر مى‌كرد، و از سنان جانستان لعل منشور اهل بغى مى‌پراكند، و با زبان در نثار، جوهر منظوم به صورت رجز جمع مى‌نمود ابو المفاخر ترجمۀ رجز آن مرد مردانه را بدين گونه ايراد فرموده كه:

اى نفس عزيز ترك جان كن ترتيب بهشت جاودان كن
از بهر شهود عرض اكبر خود را به شهادت امتحان كن
وز شعلۀ تيغ آسمان‌وش اطراف زمين چو ارغوان كن
در معركه همچو شير مردان سر پيشكش خدايگان كن
بعد از محاربۀ بسيار و قتل جمعى از فسّاق فجّار، متوجّه رياض «جَنّٰاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا اَلْأَنْهٰارُ» [1]شد و بعد از او پسرش خالد بن عمرو، به حكم و من اشبه اباه فما ظلم روى به ميدان نهاده، داد مردانگى بداد و رجزگويان در قتال بر روى ارباب عناد و جدال بگشاد و خاك ميدان را از خون نامردان چون لعل بدخشان درخشان مى‌كرد و صفحۀ معركه را به تيغ آبدار آتشبار از قطرات دماء اهل بغى و عدوان افشان مى‌كرد مانند برق خاطف خنجرگزارى مى‌فرمود، و بر مثال شهاب ثاقب نيزۀ آتشين كار مى‌فرمود و عاقبت خالد عمرو نيز همچون عمر و خالد به خلدآباد وصال و وصال‌آباد خلد رسيد. «رضوان اللّه عليهم» .

چون ذرّه، به خورشيد درخشان پيوست چون قطرۀ سرگشته به عمّان پيوست
جان بود ميان وى و جانان حايل فى الحال كه جان داد به جانان پيوست

10. شهادت سعد بن حنظله تميمى:

بعد از آن سعد بن حنظلۀ تميمى كه در هيچ معركه از سيوف، روى نتافته بود و به شعشعۀ شمشير رخشان، غبار ميدان شكافته چون عرصه‌گاه نبرد را خالى ديد


[1] -سوره ابراهيم آيه 14.

نام کتاب : روضة الشهداء نویسنده : کاشفی، ملا حسین    جلد : 1  صفحه : 367
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست