responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ریاض العلماء و حیاض الفضلاء نویسنده : افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ    جلد : 1  صفحه : 309

و حرم حضرت رسالت پناه صلّى اللّه عليه و آله و سلم بعزم زيارت أمير المؤمنين و امام المتقين و يعسوب الدين اسد اللّه الغالب علي بن ابى طالب صلوات اللّه و سلامه عليه بديار عراق عرب افتاد و به عتبه بوسى ان آستان مشرف شد و اين منقبت در روضۀ مطهره گفت:

اى ز بود آفرينش پيشواى اهل دين
وى ز عزت مادح بازوى تو روح الامين
در آن شب حضرت امير المؤمنين عليه السلام را در خواب ديد كه عذرخواهى او مى‌كند كه اى كاشى از راه دور و دراز آمده ترا دو حق است بر من يكى حق مهمانى و يكى حق صلۀ شعر اكنون بايد كه به بصره روى و آنجا بازرگانيست كه او را مسعود بن افلح گويند او را سلام ما رسانى و گوئى كه در سفر بحر عمان در اين سال كشتى تو غرق خواستى شد يك هزار دينار نذر كردۀ و آن كشتى را با اموال بساحل رسانديم اكنون از عهده بيرون آى، و از خواجه آن زر به حواله ما بستان.

كاشى ببصره آمد و خواجه را پيدا كرد پيغام حضرت امير رسانيد، بازرگان از شادى بشگفت و سوگند خورد كه اين حال را من با كسي نگفته‌ام، فى الحال زر تسليم كرد و مولانا را عذرخواهى نمود و خلعت فاخر بر آن مزيد كرد به شكرانۀ آنكه فراياد شاه ولايت آمدم و دعوت وافى بصالحان و فقراء شهر داد.

و مولانا حسن در عهد شباب مردى نيكوصورت و خداى‌ترس بوده و به‌جز از مناقب ائمه عليهم السلام نگفتى و بمدح ملوك اشتغال ننمودى، و قصائد او در منقبت شهرت عظيم دارد، وفات او معلوم نيست كه در چه تاريخ بوده، اما شهر آمل از جمله بلد و قديم است، بعضى گويند كه بناى او جمشيد كرده و بعضى گويند كه فريدون ساخته، حالا چهار فرسنك علامت شهريت او محسوس ميشود و هرجا زمين او را بكارند خشت پخته و سنك پيدا ميشود، و چهار گنبد است در

نام کتاب : ریاض العلماء و حیاض الفضلاء نویسنده : افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ    جلد : 1  صفحه : 309
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست