احسان در این معنا، بخشش آمیخته به عدالت است. این معنا، در روابط زوج و
زوجه به هنگام طلاق سوّم رخ میدهد: «أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسانٍ.» [3] این
معنا بدان جهت است که: 1. اموالی را که زوج به عنوان مهریه و هدیه به
زوجهاش پرداخته است، نباید به هنگام طلاق سوم از او بگیرد: «وَ لا یَحِلُّ
لَکُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَیْتُمُوهُنَّ شَیْئاً.» [4] 2. این حکم از حدود الهی است و نباید از آن تخلّف شود: «تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَعْتَدُوها.» [5] 3. کسی که از حدود الهی تعدّی کند، ظالم است: «وَ مَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ.» [6]
9. 2. ب- معنای نهم احسان
احسان در این معنا، تبعیت نیکو از برخی پیشگامان مهاجر و انصار است: «وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرِینَ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ.»
3. ب- بیان پاداش احسان
نکته آخر، بحث بیان پاداش احسان است. با توجّه به آیات ذکر شده میتوان گفت: 1. پاداش احسان چیزی بهجز احسان نیست: «هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسانُ» [7] 2.
اگر احسان به صورت تبعیّت نیکو از بعضی پیشگامان مهاجر و انصار باشد،
پاداش آن هم خشنودی دوجانبه بین بنده و خالق است: «رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ
وَ رَضُوا