نام کتاب : فرهنگ قرآن نویسنده : امامی، عبدالنبی جلد : 1 صفحه : 472
امتی
فرستادیم که قبل از آنها امتهای دیگری آمدند و رفتند: «کَذلِکَ
أَرْسَلْناکَ فِی أُمَّةٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِها أُمَمٌ»، و هدف این
بود که آنچه را بر تو وحی کردهایم، بر آنها بخوانی: «لِتَتْلُوَا
عَلَیْهِمُ الَّذِی أَوْحَیْنا إِلَیْکَ»، درحالیکه آنها به «رحمان» کفر
میورزند (به خداوندی که رحمتش همگان را دربر گرفته و فیض گسترده و عامش
کافر و مؤمن، و گبر و ترسا را شامل شده است): «وَ هُمْ یَکْفُرُونَ
بِالرَّحْمنِ.» بگو، اگر نمیدانید رحمان، آن، خداوندی که فیض و رحمتش عام
است، پروردگار من است: «قُلْ هُوَ رَبِّی.» هیچ معبودی جز او نیست. من بر
او توکّل کردم، و بازگشتم بهسوی اوست: «لا إِلهَ إِلَّا هُوَ عَلَیْهِ
تَوَکَّلْتُ وَ إِلَیْهِ مَتابِ.» و زیر عنوان: «چرا روی کلمه رحمان تکیه شده است»، به شرح زیر تفسیر فرموده: آیات
فوق و شأن نزولی که درباره آن ذکر شده، نشان میدهد که کفار قریش توصیف
خداوند را به رحمان نمیپسندیدند، و چون چنین چیزی در میان آنها معمول
نبود، آن را به باد استهزا گرفتند، درحالیکه آیات فوق تأکید و اصرار بر آن
دارد؛ چرا که لطف خاصی در این کلمه نهفته است؛ زیرا میدانیم صفت رحمانیت
خداوند، اشاره به لطف عام اوست که دوست و دشمن را فرامیگیرد و مؤمن و کافر
مشمول آن است، در برابر صفت رحیمیت که اشاره به رحمت خاصّ ایزدی در مورد
بندگان صالح و مؤمنان است؛ یعنی شما چگونه به خدایی که منبع لطف و کرم است و
حتّی دشمنان خویش را مشمول لطف و رحمتش قرار میدهد، ایمان نمیآورید؟ این
نهایت نادانی شما است. [1] همینطور فی قوله تعالی: «وَ مَا
اخْتَلَفْتُمْ فِیهِ مِنْ شَیْءٍ فَحُکْمُهُ إِلَی اللَّهِ ذلِکُمُ
اللَّهُ رَبِّی عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ إِلَیْهِ أُنِیبُ»، [2] تفسیر
فرموده: در هر چیز اختلاف کنید، داوری و حکمش با خدا است، و تنها اوست که
میتواند به اختلافات شما پایان دهد: «وَ مَا اخْتَلَفْتُمْ فِیهِ مِنْ
شَیْءٍ فَحُکْمُهُ إِلَی اللَّهِ.» آری، یکی از شؤون ولایت، آن است که
بتواند به اختلافات کسانی که تحت ولایت او هستند، با داوری صحیح پایان دهد.
آیا بتها و شیاطینی که [1]. تفسیر نمونه، ج 10، ص 224- 220. [2]. شوری/ 10.
نام کتاب : فرهنگ قرآن نویسنده : امامی، عبدالنبی جلد : 1 صفحه : 472