نام کتاب : فرهنگ قرآن نویسنده : امامی، عبدالنبی جلد : 1 صفحه : 291
الْبِرَّ
أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ الایه»، و بر این اساس است که چون از معصوم
علیه السّلام درباره برّ سؤال شد، همین آیه را قرائت فرمود. پس آیه متضمن
است بر اعتقاد، اعمال، فرایض، نوافل، و برّ الوالدین، (به معنای) وسعت در
نیکی نسبت به آن دو بوده و ضدّ آن «عقوق» است، و «برّ»، در راستی استعمال
میشود؛ زیرا آن برخی از خیر است که در توسعه هست. [1] فخر الدین در
مجمع البحرین فرموده: فی قوله تعالی: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّی
تُنْفِقُوا الایه»، برّ بنا بر آنچه میگویند، اسمی جامع برای خیر کلی است،
و مراد از برّ در اینجا، بهشت است و برّ، بخشش و احسان است و از آن جمله
است: «بررت والدی»: با اطاعت از آنان، دوستی با ایشان، برتری دادن بدانان و
وفا نمودن به کرامتشان به پدر و مادرم نیکویی کردم. قوله: «لَیْسَ
الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ
الایه»، یعنی برّ، توجّه نمودن به مشرق که قبله نصاری است یا توجّه نمودن
به مغرب که قبله یهود است، نیست، «وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ
بِاللَّهِ»، و قوله: «إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِیمُ.»؛ یعنی راستگو، و
گفتهاند: یعنی کسی که عادت او بر احسان و کار نیکو کردن است، و از آن نوع
است «برّ فلان بیمینه»، هنگامی که راست گوید، و برّ به کسر (باء)، وسعت در
احسان و زیاده بر آن است. [2] در مقدمه مرآة الانوار و مشکوة الاسرار
فرموده: برّ به کسر (باء)، خیر و فضل است، و گاهی برّ به کسر، به ثواب (هم)
تفسیر شده است و در ترجمه خیر، تفسیر آن به طاعاتی است که از جمله آن،
اقرار به فضل اهل آن؛ یعنی ائمه علیهم السّلام است، و امکان دارد تأویل برّ
به کسر به طاعت از ائمه علیهم السّلام و متابعت از آنان باشد. پس آن، اصل
خیر و طاعات است؛ همچنان که در خبر از قول امام صادق علیه السّلام آمده است
که: «نحن اصل کلّ خیر، و من فروعنا، کلّ برّ، و من البر، التوحید و الصلوة
و الصیام.» تا اینکه فرمود: «و الاقرار بالفضل لاهله»؛ یعنی ما هستیم اصل
هر خیر، و از فروع ما، هرگونه نیکی است، و از جمله برّ، توحید، نماز و
روزه است ... و اقرار به فضل اهل فضل است. [3] [1]. مفردات، ص 38. [2]. مجمع البحرین، ص 231. [3]. مقدمه برهان، ص 65.
نام کتاب : فرهنگ قرآن نویسنده : امامی، عبدالنبی جلد : 1 صفحه : 291