نام کتاب : فرهنگ قرآن نویسنده : امامی، عبدالنبی جلد : 1 صفحه : 189
نمودن
آن (به صاحبش) لازم است. قول دوّم که از زید بن مسلم و دیگران نقل شده، آن
است که مراد از امانت، «ولاة الامر» هستند و این قول از ابی جعفر و ابی
عبد اللّه علیهما السّلام نیز روایت شده و فرمودند: خدای متعال به هریک از
ائمه علیهم السّلام امر فرمود که امر را به امام بعد از خود تسلیم کنند، و
بدین ترتیب، این وجه داخل در قول اول میشود؛ زیرا آن (امر امامت) از جمله
چیزهایی است که خدای تعالی آن را به امانت داده است، و به همین جهت ابو
جعفر، امام صادق علیه السّلام، فرمود: «انّ اداء الصّلوة و الزکاة و الصّوم
و الحج من الامانة، و یکون الامر للآمر باداء الامانة من الغنائم و
الصدقات و غیر ذلک مما یتعلق به حق الرعیة.»، و قول سوّم سخنی است که ابن
جریح در شأن نزول آیه گفته است: آیه درباره عثمان بن طلحه نازل شده و او
کلیددار خانه کعبه بود که چون مکّه فتح گردید، خدای متعال به پیامبرش امر
فرمود که کلیدهای خانه کعبه را به او باز گرداند. [1] طبرسی در مجمع
البیان فی قوله: «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ»، فرموده: در معنای امانت
اختلاف نمودند، پس بعضی گفتهاند که امانت آن چیزهایی است که خدای متعال به
طاعت آن امر فرموده و از معصیت آن نهی نموده، و گفتهاند: امانت، همان
احکام و واجباتی است که خدای متعال آن را بر بندگانش واجب نموده است، و این
قول هم از ابن عباس و دیگران نقل شده که گفتهاند: آن، امانت مردم و وفای
به عقود است. [2] و زمخشری در تفسیر کشّاف فی قوله تعالی: «إِنَّا
عَرَضْنَا الْأَمانَةَ»، [3] فرموده: مراد از امانت، طاعت است؛ زیرا آن
(طاعت) لازمه وجود است؛ همان گونه که امانت لازمه ادا است، پس امر آن را
بزرگ و شأن آن را عظیم نمود، و در آن دو وجه است: یکی اینکه این اجرام
عظیم، آسمانها، زمین و کوهها، اطاعت امر خدای عزّ و علا کردهاند و
همانند آنها، جمادات و اشکال مختلف، اطاعت او را کردهاند، امّا انسان
آنچنانکه حال اوست که صحت بر طاعات داشته و سزاوار طاعات اوامر و نواهی
او باشد؛ زیرا [1]. تبیان، ج 3، ص 234- مجمع البیان، ج 3، ص 63. [2]. مجمع البیان، ج 8، ص 373. [3]. احزاب/ 72.
نام کتاب : فرهنگ قرآن نویسنده : امامی، عبدالنبی جلد : 1 صفحه : 189