1829-: صاحب الدّين مغلول في قبره لا يفكّه إلاّ قضاء دينه.
قرضدار در قبر خويش در غل است و جز پرداخت قرض وى غل او را باز نميكند.
1830-: صاحب الشّيء أحقّ بالشّيء أن يحمله إلاّ أن يكون ضعيفا يعجز عنه فيعينه عليه أخوه المسلم.
صاحب چيز بجمل آن شايستهتر است مگر آنكه ناتوان باشد و از آن فرو ماند و برادر مسلمانش بر حمل آن كمكش كند.
1831-: صاحب العلم يستغفر له كلّ شيء حتّى الحوت في البحر.
همه چيز حتى ماهى دريا براى دانشمند آمرزش ميخواهد.
1832-: صدق اللّٰه فصدقه.
خدا راستگوست با او راست باش.
1833-: صدقه المرء المسلم تزيد في العمر و تمنع ميتة السّوء و يذهب اللّٰه تعالى بها الفخر و الكبر.
صدقه مرد مسلمان عمر را فزونى دهد و از مرگ بد جلوگيرى كند و خداى والا بوسيله آن تفاخر و تكبر را