گوئى و بدخوئى.
1751-: سوداء ولود خير من حسناء لا تلد و إنّي مكاثر بكم الامم.
زن سياه كه فرزند بسيار آرد بهتر از زن خوبروئى است كه فرزند نيارد كه من بفزونى شما بر امتهاى ديگر تفاخر ميكنم.
1752-: سيأتي على النّاس زمان يخيّر فيه الرّجل بين العجز و الفجور،فمن أدرك ذلك الزّمان فليختر العجز على الفجور.
روزگارى بمردم رخ نمايد كه مرد ميان بيعرضگى و نادرستى مخير شود هر كه در آن روزگار باشد بايد بيعرضگى را بر نادرستى ترجيح دهد.
1753-: سيّد القوم خادمهم و ساقيهم آخرهم شرابا.
آقاى كسان خدمتگزارشان است و سقايتگر كسان پس از همه نوشد.
1754-: سيشدّد هذا الدّين برجال ليس لهم عند اللّٰه خلاق سيكون في آخر الزّمان خسف و قذف و مسخ إذا ظهرت المغازف و القينات و استحلّت الخمر.
اين دين بمردانى كه پيش خدا بهرهاى ندارند نيرو خواهد گرفت در آخر زمان خسف و قذف و مسخى خواهد بود،هنگامى كه كه رامشگران و آرايشگران