responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نهج الفصاحة نویسنده : پاینده، ابوالقاسم    جلد : 1  صفحه : 14

مقدمۀ چاپ دوّم

آن بامداد كه محمد امين(ص)هراسان از حرا بيامد و گفت:«در خلوتگه غار،فرشتۀ خدا را ديدم كه بمن گفت:«بخوان»و كلماتى خواند.»هيچ كس باور نميكرد كز اين شهود نيم شب موجى جهان گير ميزايد.

وحى نخستين از پس سال‌ها خلوت و رياضت،چون برقى در ظلمات ظنون جست و آنگاه فترتى شد كه اين جان روشن از تجلّى وحى،از هول قطع رابطه با خداى،دل بر سقوط از فراز ابو قبيس نهاده بود،اما حيرت نپائيد و باز وحى آمد و نداى: مٰا وَدَّعَكَ رَبُّكَ [1]اين ضمير طوفان زده را از آن حالت اطمينان كه خاصّ موهبت‌يافتگان است سرشار كرد و بدنبال آن،فرمان: قُمْ فَأَنْذِرْ [2]رسيد و اسلام از خانۀ محمد(ص)جوانه زدن آغاز كرد و شاگرد بى‌همتا و همسر با وفايش كه خفاياى كار او را مو بمو مى‌دانستند،بى‌گفتگو بحوزۀ دين نو در آمدند.پس از آن بمرور زمان،تنى چند از اشراف‌زادگان جوان كه به تعبير پدرانشان راه رشاد گم كرده بودند،و به تبع ايشان گروهى ناچيز از بندگان و مواليان و بدويان كه از سودجوئى و زورگوئى و امتيازطلبى قرشيان به جان آمده بودند و از جورشان مفرّى ميجستند بمسلمانان نخستين پيوستند كه در مدت سه سال و بيشتر،مجموعشان از سى و پنج شش كس فزونتر نبود.آنگاه نداى: وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ [3]و خطاب: فَاصْدَعْ بِمٰا تُؤْمَرُ [4]رسيد و دعوت كه در نهان


[1] سورۀ و الضحى آيه دوم،.

[2] مدثر،3.

[3] شعرا،212.

[4] حجر،94.

نام کتاب : نهج الفصاحة نویسنده : پاینده، ابوالقاسم    جلد : 1  صفحه : 14
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست