نام کتاب : درسنامه مهدویت نویسنده : سلیمیان، خدامراد جلد : 1 صفحه : 245
3.روشن شدن چراغى در بيت الحمد،از ولادت تا هنگام ظهور
«بيت»در لغت به معناى خانه و«حمد»به معناى ستايش و ثنا است.اين واژه در بعضى از روايات،به كار رفته و از آن به عنوان جايگاهى مربوط به حضرت مهدى عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف ياد شده است.
مفضل گويد:شنيدم امام صادق عليه السّلام فرمود:«انّ لصاحب هذا الامر بيتا يقال له بيت الحمد فيه سراج يزهر منذ ولد الى يوم يقوم بالسّيف لا يطفأ»؛ [1]«همانا براى صاحب اين امر خانهاى است كه بدان«بيت الحمد»مىگويند.در آن چراغى هست كه از هنگام ولادت روشنى مىبخشد؛تا روزى كه با شمشير قيام مىكند،خاموش نخواهد شد».
اگرچه به روشنى جايگاه اين خانه و چگونگى روشنايى آن،بيان نشده است؛ولى احتمال مىرود مقصود،معناى كنايى باشد كه با ولادت آخرين حجّت الهى،چراغ هدايت بشر با فروغى هر چه بيشتر،به پرتوافشانى پرداخته و زمين را از نور وجود خود آكنده ساخته است.اين روايت با همين مضمون از امام باقر عليه السّلام نيز نقل شده است. [2]
4.خاتم الاوصيا بودن ايشان
«خاتم الاوصياء»،به معناى پايان بخش جانشينان پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم است.يكى از ويژگىهاى اختصاصى آن حضرت،آن است كه پايان بخش سلسله امامت است.اين لقب ابتدا بر زبان خود آن حضرت در كودكى،جارى شد.
طريف ابو نصر گويد:«بر صاحب الزّمان وارد شدم؛آن حضرت فرمود:براى من صندل احمر (نوعى چوب خوشبو)بياور.پس براى ايشان آوردم؛آن حضرت به من رو كرد و فرمود:آيا مرا مىشناسى؟گفتم:بله سپس فرمود:من كيستم؟عرض كردم:شما آقاى من و فرزند آقاى من هستيد.پس آن حضرت فرمود:مقصودم اين نبود!گفتم:خداوند مرا فداى شما گرداند.بفرماييد مقصودتان چه بود؟
حضرت فرمود:«انا خاتم الاوصياء و بى يدفع اللّه عزّ و جلّ البلاء عن اهلى و شيعتى»؛ [3]«من خاتم الاوصياء هستم كه خداوند به وسيلۀ من،بلا را از اهل و شيعيانم دور مىسازد».