نام کتاب : درسنامه مهدویت نویسنده : سلیمیان، خدامراد جلد : 1 صفحه : 144
قائمهم»؛ [1]«تو،آقا و فرزند آقايى.تو،امام و فرزند امامانى.تو،حجّت و فرزند حجّت و پدر نه حجّت از صلب خود هستى.نهمين آنان قائم ايشان است».
وابل مىگويد:امير مؤمنان عليه السّلام در حالىكه به فرزند عزيز خود حسين عليه السّلام نگاه مىكرد،فرمود:
«إنّ ابنى هذا سيد كما سمّاه رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله و سلم سيدا و سيخرج اللّه من صلبه رجلا باسم نبيكم يشبهه فى الخلق و الخلق يخرج على حين غفلة من النّاس...»؛ [2]«همانا اين فرزندم آقا است؛همانگونه كه پيامبر او را آقا ناميد.به زودى خداوند از نسل او مردى با نام پيامبرتان به وجود مىآورد كه هم در خلق و هم در خلق شبيه او است.ظهور خواهد كرد در حالىكه مردم در غفلت به سر مىبرند...».
ابى سعيد عقيصاء مىگويد:وقتى حسن بن على عليهما السّلام با معاويه مصالحه كرد،مردم به نزد او آمدند و برخى از آنها امام را به واسطۀ بيعتش،مورد سرزنش قرار دادند!
پس آن حضرت فرمود:«واى بر شما!مىدانيد چه كردم؟به خدا سوگند!اين عمل براى شيعيانم از آنچه كه آفتاب بر آن بتابد و غروب كند،بهتر است.آيا نمىدانيد كه من امام مفترض الطاعة بر شما هستم و به نص رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم يكى از دو سروران بهشتم؟گفتند:آرى،...فرمود:
آيا مىدانيد كه هيچيك از ما ائمه نيست جز آنكه بيعت سركش زمانش بر گردن او است؛مگر قائمى كه روح اللّه عيسى بن مريم پشت سر او نماز مىخواند؟خداوند ولادت او را مخفى مىسازد و شخص او نهان مىشود تا آنگاه كه خروج كند.پس بيعت احدى بر گردن او نباشد.او نهمين از فرزندان برادرم حسين است و فرزند سرور كنيزان،خداوند عمر او را در دوران غيبتش طولانى مىگرداند...». [3]
ابو سعيد خدرى گويد:«...رسول گرامى اسلام صلّى اللّه عليه و اله و سلم در بيمارىاى كه به واسطه آن رحلت فرمود، وقتى بىتابى دختر خود فاطمه عليها السّلام را مشاهده كرد،چنين فرمود:«...اى فاطمه!شش خصلت به ما اهل بيت داده شده كه نه به احدى از اولين داده شده و نه احدى از آخرين آن را درك خواهد كرد:
پيامبر ما بهترين پيامبران است و او پدر تو است.وصى ما بهترين اوصيا است و او همسر تو است.