7.موسويه يا موسائيه

يكى از فرقه‌هاى منحرف در باب مهدويّت،«موسويه»يا«موسائيه»هستند.آنان طرفدار امامت امام موسى بن جعفر عليهما السّلام و منتظر رجعت او بودند.اين گروه را واقفه نيز مى‌گويند. [1]

از ديدگاه اين گروه:امام موسى بن جعفر عليهما السّلام نمرده و زنده است تا اينكه شرق و غرب عالم از آن او گردد و جهان را پر از عدل و داد كند و او مهدى قائم است.آنان مى‌گفتند:هارون الرشيد و ياران او، به دروغ بر مردم وانمود كردند كه آن حضرت مرده است!حال آنكه وى زنده و روى از مردم نهفته است.روايتى از پدرش حضرت جعفر بن محمد عليهما السّلام درباره«مهدويّت»او آورده‌اند كه:«هو القائم المهدى فان يدهده رأسه عليكم من جبل فلا تصدقوا فانّه القائم»؛ [2]«او مهدى قائم است و اگر ببينيد سر او غلتان غلتان از كوهى فرود مى‌آيد،باور نكنيد و بدانيد كه او زنده و مهدى قائم آل محمد است».

گروهى گفتند:او امام قائم است و از دنيا رفته است.هيچ امامى جز وى نباشد؛او پس از مرگ بازگشته و رجعت مى‌كند و در جايى پنهان مى‌شود.ياران او با وى ديدار مى‌كنند و او به ايشان امر و نهى مى‌كند و در اين‌باره روايتى از پدرش آورده‌اند كه گفت:«سمّى القائم قائما لأنّه يقوم بعد ما يموت»؛ [3]«بدان جهت قائم را قائم خوانند كه پس از مرگ برمى‌خيزد».

عده‌اى گفتند:او مرده است؛ولى ديگرباره برمى‌خيزد و رجعت مى‌كند.او همانند عيسى بن مريم است؛جز اينكه عيسى بازنگشت.او به هنگام خود باز مى‌گردد و با قيام خود،گيتى را پر از داد مى‌كند؛زيرا پدرش درباره وى فرمود:او مانند عيسى بن مريم است و به دست بنى عباس كشته مى‌شود و چنان‌كه گفته بود،به دست ايشان كشته شد!!

گروهى ديگر گفتند:وى كشته نشده و خداوند او را به نزد خود به آسمان برده است و در هنگام قيامش،ديگر بار او را بازمى‌گرداند.

گروهى ديگر-كه«بشيريه»و پيروان محمد بن بشير كوفى بودند-گفتند:موسى بن جعفر نمرده و هرگز به زندان نرفته است و او مهدى قائم است.