نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 3 صفحه : 2178
ضرورت بود،يكى از پنج كس،و از هفت كس،روا باشد.
و در هدى سنت روا بود كه جمعى شريك شوند،چون اهل يك خوان باشند.
و مستحب است كه بدست خود كشند، و روا نباشد كه چيزى از آن بجزار دهند، و بقصاب بر سبيل اجرت.
ايام نحر و قربان در منى چهار روز است:روز عيد است،و سه روز ديگر پس از آن،و در غير منا سه روز.و كشتن هدى در تمامى ذو الحجه روا باشد.
و هر كه هدى نيابد؛بهاى او بگذارد تا بخرند،و از براى وى بكشند.و اگر نتواند،سه روز در حج روزه دارد،و هفت روز باز گردد در مقام خويش.
(معتقد الاماميه ص 328،329).
هَدىِ تَمَتُّع هَدىِ إِفراد هَدىِ قِران
رجوع به هدى شود.
هذا
-(اصطلاح ادبى)اسم اشاره است.
رجوع باسماء اشارت شود.
الهُذَيليَّه
-(اصطلاح كلامى)از فرق معتزلهاند.
اين فرقه از پيروان ابو الهذيل محمد بن الهذيل معروف به علاف مىباشند.
از بدعتها و اعتقادات او،«قول به فناء مقدورات خداوندى پس از مدتى» مىباشد كه پس از آن حضرتش قادر بر چيزى نمىباشد و بهمين دليل است كه گمان برند كه بهشت و جهنم فانىشونده است و اهل جنة و اهل آتش در آن قرار نمىگيرند و در اين حال فى الواقع خداىقادر بر زنده گردانيدن مردگان نمىباشد و عقايد ديگر (از مختصر فرق بين الفرق ص 101)
هِرْمس
-(اصطلاح فلسفى)كلمۀ هرمس در تاريخ تمدن و فلسفه بسيار مورد بحث و فحص است و در باب هرمس و هرامسه و هرمس الهرامسه بحثها كردهاند اين كلمه در سخنان شيخ اشراق رمزى است از نفوس كليۀ شريف.
(تلويحات ص 108).
هَزَج
-(اصطلاح ادبى)در اصطلاح عروض هر بيتى است كه به هشت مفاعلين تمام شود.
هَزْل
-(اصطلاح ادبى)از محسنات معنويه است يعنى هزلى كه از وجد خواسته شود.
(از مطول ص 372).
هَستى
-(اصطلاح فلسفى)وجود، رجوع بوجود شود.
هُرُوس
-(نجومى)نام ديگر رامى است.
هَراران
-(نجومى)رجوع به تسر واقع شود.
ضبط دو كلمۀ هروس و هراران معلوم نشد.
هِشاميَّه
-(اصطلاح كلامى)فرقۀ از فرق كلامى اسلامند و پيروان هشام بن عمرو الفوطى بوند بنيانگذار اين فرقه يعنى هشام در باب قدر بيش از پيروانش مبالغت كند وى جايز نمىداند كه افعال مضاف به خدا شود و آياتى كه در اين باب آمده است بمانند «مٰا أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَ لٰكِنَّ اللّٰهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ» حمل بر معانى ديگر كند و بسيارى از عقايد و
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 3 صفحه : 2178