نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 3 صفحه : 2169
ه
هاء
-(اصطلاح ادبى)بطور مفر«ه»در زبان عرب بر چند وجه است:
1-ضمير غايب مانند«قالَهُ و صاحِبُه» 2-حرف غيبت و آن هاء در«اياه»است مانند«ايّاه.ايّاها،ايّاهما» 3-هاء سكت و آن ملحق شود به كلمه براى بيان حركت يا حرف آن مانند «ماهية.هاهُناه و وا زيداه».
4-هاء مبدله از همزه مانند ماء كه جمع سياه است.
5-هلة تأنيت مانند«رحمة و نعمة»و «يا ايها الرجل» و«ها»بر سه وجه است اسم فعل و آن بمعنى«خذ»است و روا باشد كه با الف استعمال شود و با كاف خطاب و بدون آن مانند«ها-هاء»بفتح همزه براى مذكر و«هاء»بكسر همزه براى مؤنث و هاؤما و هاؤم و هاؤنَّ»و از اين قبيل است «هٰاؤُمُ اقْرَؤُا كِتٰابِيَهْ» 2-ضمير مؤنث كه مجرور و منصوب هر دو استعمال شود مانند فَأَلْهَمَهٰا فُجُورَهٰا وَ تَقْوٰاهٰا 3-هاء تنبيه كه داخل بر چهار چيز شود اسماء اشاره مانند«هذا.هاتا.
هولاء»و اى مانند«يا ايها الرجل»كه گفتهاند «ها»نعت است و ضمير مانند«ها انتم أولاء» 3-نعت كه ملحق«باى»در ندا شود مانند يٰا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ 4-ملحق باسم الله مانند«ها الله»در قسم.
(از مغنى ص 180) در پارسى بر چند معنى است و براى چند امر بكار رود 1-هاء اصلى و آن بود كه كلمه بىآن معنى خويش ندهد و وصلى و آنست كه كلمه را در اصل معنى بدان احتياج نباشد.
2-هاء لياقت و نسبت كه در اواخر اسمى معنى لياقت دهد مانند«شاهانه.
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 3 صفحه : 2169