responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 2149

از وعاء دهر عالم زمان و زمانيات و بالجمله دهريات است،رجوع بدهر و (اسفار ج 1 ص 122)شود.

وَعد وَ وَعيد

-(اصطلاح كلامى) وعد يعنى وعدۀ خير،وعيد يعنى وعدۀ شر.متكلمان در اين باب بحث بسيار كرده‌اند كه اولا ماهيت ايمان چيست؟و وعد و وعيدى كه در آيات و روايات بدان اشارت شده است چگونه است و مسائل ديگر.

در معتقد الاماميه آمده است:

بدان كه چون مكلف از دنيا برود يا مطيع رود يا عاصى.اگر مطيع رود ابدا در بهشت باشد.و اگر عاصى رود،يا كافر باشد يا نباشد.اگر باشد هميشه در دوزخ باشد.و اگر نباشد پيش از توبه بميرد يا بعد از توبه.اگر بعد از توبه مرد خداى تعالى از وى عفو كند بفضل و كرمش.و اگر توبه ناكرده بمرد بنزد اهل و عيد هميشه در دوزخ باشد،و بنزد اهل تفضل بقدر گناهش عذاب كنند،آنگه به بهشتش برند،اگر عفو و شفاعتش نكنند.و اين مذهب اكثر شيعه است،و حق اينست،و آن مذهب اندكى نادر از ايشان.

و دليل برين آنست كه آن فاسق عاصى مستحق عذاب گشته است بفسق.

ليكن اين مستحق ثواب گشته است بايمان و عمل صالح.و فسق او آنچه ثابت است او را از استحقاق ثواب آن را زائل نگرداند.

و چون چنين باشد،واجب بود كه عقاب او دائم نباشد.زيرا كه اگر زائل گرداند يا بر طريق موازنت بود،يا بر طريق حباط.نشايد كه بر طريق موازنت بودزيرا كه چون ايشان در يكديگر اثر نكنند، يكى بر ديگرى در اثر سابق باشد،يا نباشد.اگر باشد يكى موجود باشد و يكى معدوم و معدوم را در موجود هيچ اثرى نباشد،زيرا كه اثر از معدوم محالست.

اگر سابق نباشد،هر دو را در يكديگر در يك دفعه اثر باشد،لازم آيد كه ايشان هر دو موجود باشند،در حالى كه هر دو معدوم باشند،و اين محال است.و نشايد كه بر طريق احباط باشد،زيرا كه لازم آيد كه مؤمن بايمان بسائر طاعات خويش منتفع نشود،دين ظلم باشد.پس نماند الا كه استحقاق ثواب باقى باشد با استحقاق عقاب،يا اول ببهشت ببرند و آنگه به دوزخ برند،و اين خلاف اجماع است.يا بدوزخش برند،و آنگه بيرون آرند و به بهشتش برند،و اين حق است.

(رجوع شود به معتقد الاماميه ص 124 و 125).

وَفاء

-(اصطلاح عرفانى)وفاء عبارت از انجام اعمالى است كه تعهد كرده باشد و عبارت از وقوف بامر الهى است و نيز عبارت از عنايت ازلى است.

و خروج است از عهدۀ عهدى كه به ارباب خود بسته است در زمان اقرار به ربوبيت و در جواب «أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ» بلى گفته.

(از رسائل ج 3 ص 25) در روز الست بلى گفتى
امروز به بستر لا خفتى
من كه باشم كه بتن رخت وفاى تو كشم
ديده حمال كنم،بار جفاى تو كشم

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 2149
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست