responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 2135

وفات باشد وصايت خواهد بود.

(كليات حقوقى ص 218).

وَصْف

-(اصطلاح ادبى)در اصطلاح اهل عربيت چند معنى دارد 1-نعمت و آن تابعى است كه دلالت كند بر معنائى كه در متبوعش ميباشد 2-صفت مشتق كه مقابل او اسم است كه در منع صرف بكار رود.

3-صفت معنويه كه اطلاق شود بر معنى قائم بغير و مراد از معنوى مقابل لفظى است و فقها مقابل اصل بكار برند يعنى آنچه تابع شىء باشد و غير منفصل ازو باشد و موجب زيادى نيكويى آن چيز شود 4-آنچه حمل بر چيزى شود مانند«زيد قائم» 5-عرض خارج از شىء و محمول بر آن كه مقابل ذات است،در شرح مصباح است كه هر چيزى ممكن است به پنج امر موصوف شود 1-آنچه فعل چيزى باشد كه از اسباب موصوفه است مانند«رجل قائم» -آنچه زيور موصوف است مانند «مررت برجل طويل» 3-آنچه غريزۀ موصوف است مانند «ذهاب و قيام»زيرا صفات گاه علاجند و گاه حليه 4-نسبت مانند«هاشمى بصرى» 5-آنچه بواسطه«ذو»اسماء اجناس را توصيف كند مانند«ذو مال در مررت برجل ذو مال»و در منطق وصف عنوانى و مفهوم موضوع باشد.

وصف مسند اليه گاه براى كاشف از معناى آنست مانند«الجسم الطويل العريض...»و گاه وصف مخصوص است كه از اشتراك آن ميكاهد و رافع احتمال است مانند«زيد التاجر عندنا»يا براى مدح و ذم است مانند«جاء نازيد العام او الجاهل»گاه براى تأكيد است مانند«امس الدابر كان يوما عظيما»كه داير بمعنى امس است (از موافقات ج 3 ص 21-مختصر المعانى ص 36-كشاف ص 1494 1375-1489).

وَصْل

-(اصطلاح ادبى و عرفانى) در نزد قراء عدم فصل است و عدم وقف است و همزه وصل در درج كلام ساقط شود و نزه اهل قوافى«راء با يا يا الف» باشد بعد از روى و يا حرفى باشد كه بى‌فاصله به روى پيوندد و روى سبب آن متحرك شود، سعدى گويد:

خوش بود يارى و بارى بر كنار سبزه‌زارى
مهربانان روى وهم وز حسودان بر كنارى.

«يا»حرف وصل است و بسبب آن روى كه«راء»است متحرك شده است و مانند«جهانى،زمانى،فريادم،نهادم»و الف اطلاق مثل حرف وصل است مانند «چمنا»و نداء مانند«پسرا،دلبرا» (از كشاف ص 1503 دره ص 70) در معانى بيان،وصل،عطف بعضى از جمل بر بعضى ديگر باشد،و فصل ترك آن عطف است از باب تقابل عدم و ملكه پس هرگاه در سخن چند جمله باشد يكى پس از ديگرى يا دو جمله باشد يكى بعد از ديگر،جمله اول دو صورت دارد يا آن را محلى از اعراب هست يا نه و بر فرض اول اگر منظور از ايراد جمله دوم اشتراك

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 2135
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست