responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 2127

پرتو آفتاب كه بر زمين افتد در حد ذات خود منقسم و متكثر نمى‌گردد و اگر بر شيشه‌هاى متلون تابد هر يك برنگى نمايد.

صفى على شاه گويد:

وحدت ذاتش تجلى كرد و شد كثرت عيان باز پيدا زين كثير آن واحد يكتاستى عارفان گويند كان ذات قديم لا بشرط كه نه جزوست و نه كل اندر مثل درياستى بحر لاحدى برون از كم و كيف و مد و جزر بى‌فزون گشتى بشىء نى ز شيئى كاستى بحر اول را كه ذاتست آن به ترتيب وجود نيست جز يك موج و آن يك حضرت اسماستى وحدت را سه مرتبت است.

مرتبت اول اعتبار آن از جهت آنكه آنست كه مغاير احديت نيست و بلكه عين احديت است و نعت واحد هم نيست و مراد راسخين در علم از احديت ذاتى همين است.

مرتبت دوم اعتبار آن از جهت آنكه نعت واحدست كه بنام وحدت صفات و نسب و اضافات خوانده ميشود.

مرتبت سوم اعتبار آنست از جهت احكام لاحقة آن.

خواجه گويد وحدت باطن كثرت است و كثرت ظاهر وحدت و حقيقت در هر دو يكيست،هستى و وجود يكى است كه درياى مواج است و عالم و آدم همه امواج آن بحرند.

ميرزا حسن انصارى گويد:

تا كه در درياى وحدت جارى و سارى شدم از تعينات امكانى همه عارى شدم آمدم اندر هواى حق بشكل مختلفآدم خاكى شدم ابليسك نارى شدم با كليم اللّه در طور تجلى دم زدم همره او سوى سينا در شب تارى شدم گاه چون يوسف بند محنت و خوارى شدم آن وجودم من كه در نور حقيقت فانيم آن عرض هستم كه در جوهر بكل طارى شدم بى‌حلول و بى‌تناسخ در عوالم رفته‌ام بر براق عشق اندر حضرت بارى شدم من همان عيسى و منصورم كه بردارم زدند باز بردارم گذر افتاد و انصارى شدم اى درويش هر سالكى كه بدين درياى نور رسيد،و در اين نو غرق نشد،بويى از مقام وحدت نيافت،و هر كه بمقام وحدت نرسيد،به لقاى خدا مشرف نشد، و هر كه باين درياى نور رسيده باشد و درين دريا غرق گشته،همه چيز يافته باشد، اى درويش:چون كثرت برخاست،سالك برخاست و شرك برخاست،و حلول و اتحاد برخاست و قرب و بعد برخاست و فراق و وصال برخاست،خداى ماند و بس.

و بالاخره صوفيان حقيقت را واحد و احديت را اصل و منشأ تمام مراتب وجود ميدانستند گويند وجود حقيقى منحصر بحق است و ديگران پرتوى از نور او و تراوشى از فيض اويند.

تركيبات در معانى عرفانى و فلسفى:

وَحْدَت در كَثْرَت

-عالم غيب و شهادت وجود واحد است كه بحسب مراتب تجليات بصورت كثرات نموده و در هر مظهرى بظهورى خاص ظاهر گشته و بالجمله وجود واحد است و موجودات و نمودات كثرات‌اند كه همه مظاهر و تجليات وحدت

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 2127
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست