responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 2126

وجه اخبارى

-(اصطلاح عرفانى)در پارسى افعال را شش وجه است.التزامى.شرطى.

امرى،وصفى و مصدرى(رجوع شود به دستورنامه ص 95)

وجه تشبيه

-(اصطلاح ادبى)وجه اشتراك دو طرف است در باب استعاره كه جامع هم گويند رجوع به تشبيه و استعارت شود.

وجيه

-(اصطلاح عرفانى)آنكه بنزد حق مقامى دارد.

كه فرمود وجيها فى الدنيا و الآخرة، اولياء و انبياء حق را گويند.

وحدت

-(اصطلاح فلسفى و عرفانى) وحدت مقابل كثرت است و از امورى است كه قابل تحديد و تعريف نمى‌باشد مگر بمقابليت با كثرت.

شيخ اشراق گويد:وحدت از امور و معانى زائده بر شىء در اعيان نيست زيرا اگر وحدت از امور عينى خارجى باشد و از امور زائده بر شىء در خارج باشد لازم آيد كه او را نيز وحدت باشد و همين طور و در نتيجه تسلسل لازم مى‌آيد و بالجمله وحدت عين شىء واحد است نه ماهيت ديگرى(از مجموعۀ دوم مصنفات ص 67).

صدر الدين گويد:وحدت رفيق وجود است و«يدور معه حيث دار»كه هر كجا وجود هست وحدت نيز هست و مساوق و مساوى يكديگرند.(از اسفار ج 1 ص 129 و رجوع به شفا ج 2 ص 431 و شرح منظومه ص 105-اسفار ج 3 ص 4- رسائل صدر ص 75-) قطب الدين گويد.وحدت مفهومى است زائد ذهنى كه او را وجودى در اعيان نيست و الا شيئى كه واحدى از اشياء استپس او را نيز وحدتى باشد چه ميگويند وحدة واحدة چنانكه ميگويند وحدات كثيره و چون ماهيت و وحدت او را دو چيز گيرند پس ايشان اثنان باشند(درة التاج جملۀ سوم از فن دوم ص 18،19).

وحدت در نوع را وحدت بالمماثلة و در جنس را بالمجانسه و در كيف را مشابهت و در كم را مساوات و در وضع را مطابقه و در اضافه را مناسب گويند(از اسفار ج 1 ص 130).رجوع بوحدت شود.

نزد عارفان مراد از وحدت حقيقى وجود حق است و«وحدت وجود»يعنى آنكه «وجود»واحد حقيقى است و وجود اشياء عبارت از تجلى حق به صورت اشياء است و كثرات مراتب امور اعتبارى‌اند و از غايت تجدد فيض رحمانى تعينات اكوانى نمودى دارند.

شاعر گويد:

گر نه حسنش دائما در جلوه است
اين نمود و بود عالم از كجاست
از تجلى جمال وحدتست
در حقيقت اينكه كثرت را بقاست
هستى عالم همه هستى اوست
بى‌بقاى حق جهان عين فنا است
و ظهور امور متكثره و تجليات متنوعه در وحدت ذات و كمال صفات او قادح نيست.

شاعر گويد آفتابى در هزاران آبگينه تافته
پس برنگى هر يكى تاب دگر انداخته
جمله يك نورست لكن رنگهاى مختلف
جمله يك نور است لكن رنگهاى مختلف
اختلافى در ميان اين و آن انداخته

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 2126
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست