responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 2115

چند تا،و بدين ترتيب روشن شد كه كشف رابطۀ عليت بين موجودات كه عبارت اخراى دانش است تا چه حد ناممكن است و نيز روشن شد كه در جهت برهان ان نيز همين ايراد جارى است، همين قدر ميدانيم كه موجودات معلول علت‌اند لكن كدام علت؟جان مطلب همين جا است.

مَذهب إشْراقى

-مذهب ديگر در باب علم،مذهب اشراق است بر اساس

(العلم نور يقذفه الله فى قلب من يشاء) و آن بنا به گفتار خود آنان از راه يافت حاصل ميشود نه بافت،از راه اتصال به عقل فعال است علاوه بر مشرب‌هاى اشراقى كه بنا بر مشهور أعلام آن فيثاغورث و افلاطون و افلاطونيان اخير حوزۀ اسكندريه‌اند كه راه استدلال و انديشه‌هاى نظام يافته را جهت نيل به حقايق و درك واقعيت‌ها كافى ندانسته‌اند و راه ديگري را كه راه رياضت و ذوق است جهت نيل باسرار وجود و علم مطلق پيشنهاد كرده‌اند،در جهان اسلام نيز كم و بيش همۀ فلاسفه راه ذوق را ستوده‌اند،و براى رسيدن به حقايق آن را برگزيده‌اند و حتى كسانى بمانند شيخ الرئيس ابن سينا سرانجام از استدلالات مشائى و روش انديشه‌هاى نظام يافته گامى فراتر نهاده متوسل به راه اشراق شده است،حتى در كتاب اشارات كه ظاهرا بروش مشائيان نوشته شده است سرانجام گامى فراتر نهاده متوسل به راه اشراق شده است، سرانجام ناچار ميشود كه راه استدلال را به يك سو نهد و از ذوق استمداد طلبدو راه رياضت را در نظام حكمت عملى بر نظام حكمت نظرى برترى دهد و از نظام علت و معلول بنظام دريافت مستقيم از عقل فعال روى آورد.

(رجوع شود به ترجمه اشارات چاپ تهران 1316 ه‌ ش ص 67).

وى گويد:بدان كه اين چيزها كه ما برشمرديم و بر هستى آن گواهى داديم نه به سبيل آنست كه امورى عقلى اقتضاى آن كرد كه اين معنى ممكن است و بس و اگرچه آن حال چون باشد هم معتمد است،بلكه چيزهائى است كه به آزمايش و مشاهدت ثابت شد و بعد از ثبوت،طلب سبب آن كردند(ترجمۀ اشارات ص 195)بود كه بتو رسيده باشد چيزها از عارفان و بدل گوئيا از آن متأبى باشى و از آن سبب برد شتابى، چون بشنوى توقف كن و شتاب مكن،كه اندر اسرار طبيعت مانند اين احوال را اسبابيست و باشد كه مرا افتد كه قصۀ از آن بر تو خوانم (ترجمۀ اشارات ص 196) زنهار نبايد زيركى تو و بيزارى تو از عاميان آن دانى كه هر چيز را منكر شوى،زيرا كه از سر سبكى و عجز است و حماقت اندر بدروغ داشتن چيزى كه حال آن ترا پيدا نشده است.اساس كار اشراق در باب معرفت اين است كه نفس آدمى در اثر رياضت بايد صاف و مصفا شود و از آلودگيها مبرى و بدور گردد تا مستعد درك حقايق مستقيم شود و در اثر اتصال به عقل فعال كه حاكم بر همۀ جهان است و علة العلل عالم ناسوت است

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 2115
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست